ناسازگار
licenseمعنی کلمه ناسازگار
معنی واژه ناسازگار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | عنيد، منافي، ناجور، ناساز، نامانوس، نامتجانس، نامتناسب، نامساعد، ناملايم، ناموافق، ناموزون، ناهنجار، نقيض | ||
متضاد | سازگار، متجانس | ||
انگلیسی | incompatible, abhorrent, discordant, adverse, alien, disagreeable, insalubrious, insociable, irreconcilable, maladjusted, poor, ill-sorted | ||
عربی | غير متوافق | ||
ترکی | uyumsuz | ||
فرانسوی | incompatible | ||
آلمانی | unvereinbar | ||
اسپانیایی | incompatible | ||
ایتالیایی | incompatibile | ||
مرتبط | نا سازگار، متناقض، نا مناسب، نا موافق، غیر قابل استعمال با یکدیگر، شنیع، زشت، منزجر، مکروه، مغایر، نا موزون، مضر، مخالف، روبرو، بیگانه، خارجی، غریب، غیر، غیره، ناپسند، نامطبوع، ناگوار، مضر برای تندرستی، بد آب و هوا، غیرقابل امیزش، غیرقابل معاشرت، بد مشرب، غیر قابل تطبیق، وفقناپذیر، جور نشدنی، اشتی ناپذیر، بی توافق، دژسازگار، کژ سازگار، فقیر، ناچیز، مستمند، معدود، محتاج، بد نهاد، ناخوشایند | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ناسابگار" به معنای عدم سازگاری یا ناهماهنگی است و در متون فارسی بهکار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد فارسی و نگارشی، به نکات زیر توجه کنید:
در نوشتار و گفتگو، این نکات میتوانند به شما کمک کنند تا از کلمه "ناساگر" به درستی استفاده کنید. | ||
واژه | ناسازگار | ||
معادل ابجد | 340 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
تلفظ | nāsāz[e]gār | ||
مرتبط با | رایانه و فنّاوری اطلاعات | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) | ||
مختصات | (ص فا.) | ||
آواشناسی | nAsAzegAr | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی ناسازگار | ||
پخش صوت |
← ناهمخوان کلمه "ناسابگار" به معنای عدم سازگاری یا ناهماهنگی است و در متون فارسی بهکار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد فارسی و نگارشی، به نکات زیر توجه کنید: جدا نویسی و پیوند: کلمه "ناسازگار" از پیشوند "نا-" و ریشه "سازگار" تشکیل شده است. پیشوند "نا-" به معنای عدم یا انکار است و آن را با "سازگار" ترکیب میکند. نقطهگذاری: اگر "ناساگر" درون جملهای قرار گیرد، باید بر اساس قواعد نقطهگذاری، از آن استفاده کنید: کلمات مترادف: ممکن است بخواهید از کلمات مشابه مانند "نامتناسب"، "عدم تجانس" و "نامنطبق" استفاده کنید؛ با این حال، "ناساگر" معنای خاص خود را دارد. توجه به قید و صفت: "ناساگر" میتواند به عنوان صفت بهکار رود و در توصیف یک رفتار، وضعیت یا نظریه مورد استفاده قرار گیرد: در نوشتار و گفتگو، این نکات میتوانند به شما کمک کنند تا از کلمه "ناساگر" به درستی استفاده کنید.
عنيد، منافي، ناجور، ناساز، نامانوس، نامتجانس، نامتناسب، نامساعد، ناملايم، ناموافق، ناموزون، ناهنجار، نقيض
سازگار، متجانس
incompatible, abhorrent, discordant, adverse, alien, disagreeable, insalubrious, insociable, irreconcilable, maladjusted, poor, ill-sorted
غير متوافق
uyumsuz
incompatible
unvereinbar
incompatible
incompatibile
نا سازگار، متناقض، نا مناسب، نا موافق، غیر قابل استعمال با یکدیگر، شنیع، زشت، منزجر، مکروه، مغایر، نا موزون، مضر، مخالف، روبرو، بیگانه، خارجی، غریب، غیر، غیره، ناپسند، نامطبوع، ناگوار، مضر برای تندرستی، بد آب و هوا، غیرقابل امیزش، غیرقابل معاشرت، بد مشرب، غیر قابل تطبیق، وفقناپذیر، جور نشدنی، اشتی ناپذیر، بی توافق، دژسازگار، کژ سازگار، فقیر، ناچیز، مستمند، معدود، محتاج، بد نهاد، ناخوشایند