نوسان
licenseمعنی کلمه نوسان
معنی واژه نوسان
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ارتعاش، اهتزاز، تكان، جنبش، لرزش 2- تغيير 3- افت وخيز | ||
انگلیسی | oscillation, swing, sway, fluctuation, vibration, pulsation, amplitude, undulation, libration, modulation, vibrancy, lurch, vibratility, vibrational | ||
عربی | ذبذبة، تقلب، ترجح، موجة، التذبذب | ||
ترکی | sallanmak | ||
فرانسوی | balançoire | ||
آلمانی | schwingen | ||
اسپانیایی | balancearse | ||
ایتالیایی | oscillazione | ||
مرتبط | تپش، تاب، الاکلنگ، اونگ، نوعی رقص واهنگ ان، تغییر، ترقی و تنزیل، بی ثباتی، لرزه، ضربان، ارتعاشات، جهندش، دامنه، میدان نوسان، بزرگی، فراوانی، درشتی، تموج، حرکت موجی، زیر و بم، جنبش نمایان ماه، جنبش ترازویی و حرکت موازنهای، تلفیق، فرکانس، نوسان صدا، سوار سازی، طراوت و چالاکی، تپش و جنبش، امادگی، گوش بزنگی، شکستفاحش، چرخش ناگهانی کشتی بیک سو، قابلیت ارتعاش، تردید | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "نوسان" در زبان فارسی به معنای تغییر و تحول مداوم در یک وضعیت یا پدیده میباشد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات میتوانید به شکل صحیح و مناسب از کلمه "نوسان" در نوشتارها و مکالمات خود استفاده کنید. | ||
واژه | نوسان | ||
معادل ابجد | 167 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | navasān | ||
معادل انگلیسی | oscillation | ||
مرتبط با | فیزیک | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (نَ وَ) [ ع . ] (مص ل .) | ||
آواشناسی | navasAn | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی نوسان | ||
پخش صوت |
تغییر دوره ای هر کمیت فیزیکی حول مقدار میانگین آن کلمه "نوسان" در زبان فارسی به معنای تغییر و تحول مداوم در یک وضعیت یا پدیده میباشد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود: نحوه نوشتار: کلمه "نوسان" به صورت صحیح باید با "ن" و "س" و "ا" و "ن" نوشته شود و از نوشتن آن به صورتهای نادرست (مثل نوسان) خودداری کنید. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه به صورت "نو-سان" است. توجه به تلفظ صحیح در مکالمات و نوشتهها مهم است. جنس و تعداد: کلمه "نوسان" یک اسم غیرقابل شمارش است و در حالتهای جمع و مفرد به یک شکل به کار میرود. یعنی در هر دو حالت از "نوسان" استفاده میشود. کاربرد: این کلمه معمولاً در زمینههای علمی و فنی به کار میرود. بهویژه در فیزیک، اقتصاد و آمار در اشاره به تغییرات و تغییرات مداوم در یک پارامتر. در جملات: هنگام استفاده از این کلمه در جملات، میتوان از آن به عنوان فاعل، مفعول یا قید استفاده کرد. برای مثال: با رعایت این نکات میتوانید به شکل صحیح و مناسب از کلمه "نوسان" در نوشتارها و مکالمات خود استفاده کنید.
1- ارتعاش، اهتزاز، تكان، جنبش، لرزش
2- تغيير
3- افت وخيز
oscillation, swing, sway, fluctuation, vibration, pulsation, amplitude, undulation, libration, modulation, vibrancy, lurch, vibratility, vibrational
ذبذبة، تقلب، ترجح، موجة، التذبذب
sallanmak
balançoire
schwingen
balancearse
oscillazione
تپش، تاب، الاکلنگ، اونگ، نوعی رقص واهنگ ان، تغییر، ترقی و تنزیل، بی ثباتی، لرزه، ضربان، ارتعاشات، جهندش، دامنه، میدان نوسان، بزرگی، فراوانی، درشتی، تموج، حرکت موجی، زیر و بم، جنبش نمایان ماه، جنبش ترازویی و حرکت موازنهای، تلفیق، فرکانس، نوسان صدا، سوار سازی، طراوت و چالاکی، تپش و جنبش، امادگی، گوش بزنگی، شکستفاحش، چرخش ناگهانی کشتی بیک سو، قابلیت ارتعاش، تردید