هشدار
licenseمعنی کلمه هشدار
معنی واژه هشدار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | آژير، آگهي، اخطار | ||
انگلیسی | warning, alarm, alarum | ||
عربی | تحذير، إنذار، تنبيه، إشعار، عبرة، انتباه، مثل عبره، تحذيري | ||
ترکی | uyarı | ||
فرانسوی | avertissement | ||
آلمانی | warnung | ||
اسپانیایی | advertencia | ||
ایتالیایی | avvertimento | ||
مرتبط | اعلام، اعلام خطر، زنگ خطر، اشاره، آژیر، هراس، اعلان خطر، اگاهی از خطر، از خطر اگاهانیدن، شیپور حاضرباش، اشوب | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "هشدار" در زبان فارسی به معنای اعلام خطر یا تذکر به منظور جلوگیری از وقوع یک اتفاق ناگوار است. در استفاده و نگارش این کلمه، نکات زیر را میتوان مد نظر قرار داد:
این نکات کمک میکند تا کلمه "هشدار" به درستی و بهطور مؤثر در نوشتار فارسی مورد استفاده قرار گیرد. | ||
واژه | هشدار | ||
معادل ابجد | 510 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | hošdār | ||
معادل انگلیسی | threat warning | ||
مرتبط با | علوم نظامی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم، اسم مصدر) | ||
آواشناسی | hoSdAr | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی هشدار | ||
پخش صوت |
نشانۀ تصویری یا شنیداری یا حسی که بر خطری قریبالوقوع دلالت دارد کلمه "هشدار" در زبان فارسی به معنای اعلام خطر یا تذکر به منظور جلوگیری از وقوع یک اتفاق ناگوار است. در استفاده و نگارش این کلمه، نکات زیر را میتوان مد نظر قرار داد: نوشتن صحیح: کلمه "هشدار" باید به صورت صحیح و بدون اشتباهات املایی نوشته شود. کاربرد در جملات: استفاده در متون رسمی و غیررسمی: فاصلهگذاری: اگر "هشدار" در آغاز جمله قرار گیرد، باید با حرف بزرگ نوشته شود: "هشدار! اوضاع خطرناک است." استفاده در عناوین: در عنوانها میتوان از "هشدار" با استفاده از علامت تعجب به منظور جلب توجه استفاده کرد، مانند "هشدار! طوفان نزدیک است!" این نکات کمک میکند تا کلمه "هشدار" به درستی و بهطور مؤثر در نوشتار فارسی مورد استفاده قرار گیرد.
آژير، آگهي، اخطار
warning, alarm, alarum
تحذير، إنذار، تنبيه، إشعار، عبرة، انتباه، مثل عبره، تحذيري
uyarı
avertissement
warnung
advertencia
avvertimento
اعلام، اعلام خطر، زنگ خطر، اشاره، آژیر، هراس، اعلان خطر، اگاهی از خطر، از خطر اگاهانیدن، شیپور حاضرباش، اشوب