بارگیری
licenseمعنی کلمه بارگیری
معنی واژه بارگیری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | loading, lading, load | ||
عربی | تحميل، حمولة، حشو، المحمل، حشوة | ||
ترکی | yükleniyor | ||
فرانسوی | chargement | ||
آلمانی | wird geladen | ||
اسپانیایی | cargando | ||
ایتالیایی | caricamento | ||
مرتبط | بار، محموله، عمل پرکردن تفنگ باگلوله، بارکنش، امیختن مواد خارجی به شراب، عمل بار کردن، بار کشتی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، کلمه "بارگیری" یک کلمه ترکیبی است که از دو بخش "بار" و "گیری" تشکیل شده است. این واژه به معنای اقدام به گرفتن یا حمل بار به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و کاربردی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات، میتوان استفاده بهتری از کلمه "بارگیری" در نوشتارهای فارسی داشت. | ||
واژه | بارگیری | ||
معادل ابجد | 443 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
تلفظ | bārgiri | ||
معادل انگلیسی | loading | ||
مرتبط با | مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
آواشناسی | bArgiri | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی بارگیری | ||
پخش صوت |
قرار دادن بار چوبی بر روی وسیلۀ حملونقل در زبان فارسی، کلمه "بارگیری" یک کلمه ترکیبی است که از دو بخش "بار" و "گیری" تشکیل شده است. این واژه به معنای اقدام به گرفتن یا حمل بار به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و کاربردی مربوط به این کلمه اشاره میشود: نقطهگذاری: در متنهای فارسی، استفاده از نقطهگذاری مناسب بسیار مهم است. بهخصوص وقتی که "بارگیری" در جملات به کار میرود، باید مطمئن باشید که جملهها بهخوبی ساختارمند هستند. تلفظ و نوشتار: در نوشتار رسمی، باید به تلفظ صحیح "بارگیری" توجه کنید و از نوشتن واژههای مشابه که ممکن است موجب سوءتفاهم شوند، خودداری کنید. مفهومسازی: در متنی که "بارگیری" به کار میرود، بهتر است توضیحی درباره مفهوم و کاربرد آن ارائه دهید تا خواننده بتواند بهخوبی درک کند که این اصطلاح به چه چیزی اشاره دارد. کاربرد در جملات: هنگام استفاده از "بارگیری" در جملات، میتوان از آن به عنوان فعل (بارگیری کردن) یا اسم (عمل بارگیری) استفاده کرد. بهعنوان مثال: با رعایت این نکات، میتوان استفاده بهتری از کلمه "بارگیری" در نوشتارهای فارسی داشت.
loading, lading, load
تحميل، حمولة، حشو، المحمل، حشوة
yükleniyor
chargement
wird geladen
cargando
caricamento
بار، محموله، عمل پرکردن تفنگ باگلوله، بارکنش، امیختن مواد خارجی به شراب، عمل بار کردن، بار کشتی