هم زمانی
license
98
1667
100
معنی کلمه هم زمانی
معنی واژه هم زمانی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | simultaneity, synchronization, concurrency, synchronism, isochronism, synchrony, time | ||
عربی | التزامن | ||
مرتبط | همبودی، همگامی، تقارن، همگاه سازی، همگاهی، هم وقتی، انطباق، ایجاد همزمانی، ایجاد تقارن، هم عصری، هم اهنگی | ||
واژه | هم زمانی | ||
معادل ابجد | 153 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
معادل انگلیسی | simultaneity | ||
مرتبط با | فیزیک | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی هم زمانی | ||
پخش صوت |
شرایطی که در آن دو رویداد از دید یک ناظر معین در یک زمان اتفاق میافتد
simultaneity, synchronization, concurrency, synchronism, isochronism, synchrony, time
التزامن
همبودی، همگامی، تقارن، همگاه سازی، همگاهی، هم وقتی، انطباق، ایجاد همزمانی، ایجاد تقارن، هم عصری، هم اهنگی