license
98
1667
100
معنی کلمه هیجان معنی واژه هیجان
معنی:
حالت برانگیختگی ای که با تغییرات بدنی و احساسی همراه است و ممکن است به بروز حرکت یا عملی منجر شود که نمایانگر نوع و شدت هیجان عارض شده بر فرد استمترادف اضطراب، تلاطم، شور، غضب، غليانمتضاد آرامشانگلیسی excitement, thrill, excitation, frenzy, dither, agitation, fever, fit, hysterics, boil, fission, fret, ignition, lather, snit, stour, tempest, titillation, tornado, unco, facetiousعربی إثارة، انفعال، تهيج، هياج، شىء مثير، الإثارةترکی heyecanفرانسوی ravirآلمانی nervenkitzelاسپانیایی emociónایتالیایی brividoمرتبط شور، تحریک، تهییج، غلیان، لرز، لرزه، برانگیختن، القاء، براشفتگی، دیوانگی، شوریدگی، اشفتن، دیوانگی انی، تلاطم، پریشانی، سراسیگی، اشفتگی، تب، مطبقه، غش، تشنج، بیهوشی، بند، حمله، حمله و تشنج، حمله گریه، حمله احساساتی، حمله خنده غیر قابل کنترل، جوش، کورک، دمل، التهاب، انشقاق، شکستن هسته اتمی، اخم، اذیت، ترشرویی، احتراق، اشتعال، سیستم جرقه، اتش گیری، کف صابون، کف یا عرق اسب، عصبانیت، بزرگ، کشمکش، خشن، جوش وخروش، توفان، تندباد، تندی، کیف، غلغلک، لذت، غلغلک اوری، گردباد، سیاه باد، شخص غریبه، شوخ، لوس، اهل شوخی بیجا
مترادف:
اضطراب، تلاطم، شور، غضب، غليان
متضاد:
آرامش
ترکیب:
(اسم مصدر) [عربی]
مختصات:
(اِ.)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
hayajAn
منبع:
واژههای مصوّب فرهنگستان
معادل ابجد:
69
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
excitement | thrill , excitation , frenzy , dither , agitation , fever , fit , hysterics , boil , fission , fret , ignition , lather , snit , stour , tempest , titillation , tornado , unco , facetious
عربی
إثارة | انفعال , تهيج , هياج , شىء مثير , الإثارة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه «هیجان» در زبان فارسی به معنای حالتهای عاطفی یا احساسات شدید است. در نگارش و استفاده از این کلمه، مهم است که به قواعد زیر توجه کنید:
نحوه نوشتن : کلمه «هیجان» به همین صورت و با املای صحیح نوشته میشود و در نوشتن آن باید به حروف و ترتیب آن توجه کرد.
نحوه تلفظ : تلفظ صحیح این کلمه به صورت «هیجان» (با تأکید بر ه) است.
استفاده در جملات : میتوان این کلمه را در جملات بهصورتهای مختلفی به کار برد:
او در کنسرت احساس هیجان کرد.
هیجان مسابقه فوتبال همه را به وجد آورد.
مفاهیم مرتبط : درنگاشتن یک متن تحلیلی یا ادبی، ممکن است بخواهید از کلمات مرتبط مانند «احساس»، «شور»، «هیجانات» و غیره استفاده کنید.
قواعد صرف و نحو : کلمه «هیجان» یک اسم است و میتواند به عنوان فاعل، مفعول و یا در قید جملات استفاده شود.
او هیجان زیادی داشت. (فاعل)
هواداران هیجان را تجربه کردند. (مفعول)
ترکیبها : این کلمه میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود، مانند «هیجانانگیز»، «هیجانزده» و غیره.
با رعایت این نکات، میتوانید در نوشتار و گفتار خود از کلمه «هیجان» بهطور مؤثر و صحیح استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
هیجان برگزاری مسابقه فوتبال در شهر همواره دلنشین و جذاب است.
کودکان با هیجان به پارک میروند تا از سرسرههای بزرگ استفاده کنند.
او با هیجان درباره سفر اخیرش به کوهستان صحبت کرد و تجربههایش را برای دوستانش روایت کرد.
واژههای مصوّب فرهنگستان واژگان مرتبط: شور، تحریک، تهییج، غلیان، لرز، لرزه، برانگیختن، القاء، براشفتگی، دیوانگی، شوریدگی، اشفتن، دیوانگی انی، تلاطم، پریشانی، سراسیگی، اشفتگی، تب، مطبقه، غش، تشنج، بیهوشی، بند، حمله، حمله و تشنج، حمله گریه، حمله احساساتی، حمله خنده غیر قابل کنترل، جوش، کورک، دمل، التهاب، انشقاق، شکستن هسته اتمی، اخم، اذیت، ترشرویی، احتراق، اشتعال، سیستم جرقه، اتش گیری، کف صابون، کف یا عرق اسب، عصبانیت، بزرگ، کشمکش، خشن، جوش وخروش، توفان، تندباد، تندی، کیف، غلغلک، لذت، غلغلک اوری، گردباد، سیاه باد، شخص غریبه، شوخ، لوس، اهل شوخی بیجا