واکه
licenseمعنی کلمه واکه
معنی واژه واکه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | باصدا، مصوت، واكدار، | ||
متضاد | هم خوان | ||
عربی | حرف لين، حرف متحرك | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) واکه، به حروف صداداری اطلاق میشود که در زبان فارسی شامل: الف، ا، و، ی و همچنین حروفی مانند: َ، ُ، ِ (حروف حرکتی) میباشد. در اینجا به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مربوط به کلمه «واکه» و حروف صدادار اشاره میکنیم:
با رعایت این قواعد، میتوان درک بهتری از واکهها و نقش آنها در زبان فارسی پیدا کرد. | ||
واژه | واکه | ||
معادل ابجد | 32 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
معادل انگلیسی | vowel | ||
مرتبط با | زبان شناسی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی واکه | ||
پخش صوت |
آوایی که همواره با لرزش تارآواها همراه باشد و در تولید آن مانعی در مسیر جریان هوا ایجاد نشود متـ . مصوت واکه، به حروف صداداری اطلاق میشود که در زبان فارسی شامل: الف، ا، و، ی و همچنین حروفی مانند: َ، ُ، ِ (حروف حرکتی) میباشد. در اینجا به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مربوط به کلمه «واکه» و حروف صدادار اشاره میکنیم: تعریف واکه: واکه به صدایی گفته میشود که در تولید آن، هوا بدون مانع از حنجره عبور میکند. در فارسی، واکهها دو دسته اصلی به صوتی و صامت تقسیم میشوند. سیلاب: واکهها نقش کلیدی در تشکیل سیلابها دارند. هر سیلاب معمولاً یک واکه دارد و میتواند شامل صامتهایی قبل یا بعد از خود باشد. تلفظ: برای تلفظ صحیح واکهها، بررسی و شناخت لهجهها و گویشهای مختلف مهم است، چرا که یک واکه ممکن است در لهجههای مختلف به صورتهای متفاوتی تلفظ شود. حرکتها: حروف حرکتی (فُتَحَة، ضَمَّة و کَسْرَة) در فارسی به واکهها کمک میکنند تا تلفظ مشخصتری پیدا کنند. این حرکتها تعیینکنندهی کیفیت صوتی واکهها هستند. نگارش: در نوشتار فارسی، واکهها به صورت الفبا نوشته میشوند و توجه به نظم و ترتیب حروف در کلمات ضروری است. به عنوان مثال، حروف صدادار به آسانی در پایان کلمات قرار میگیرند یا در داخل کلمات و برای ایجاد هارمونی بیشتر. تفکیک واکهها: در تجزیه و تحلیل جملات، شناسایی و تفکیک واکهها از دیکتههای دیگر (مانند وزن و قافیه) در شعر و نثر اهمیت دارد. با رعایت این قواعد، میتوان درک بهتری از واکهها و نقش آنها در زبان فارسی پیدا کرد.
باصدا، مصوت، واكدار،
هم خوان
حرف لين، حرف متحرك