وَراژن نمود
license
98
1667
100
معنی کلمه وَراژن نمود
معنی واژه وَراژن نمود
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | worgen | ||
عربی | worgen | ||
واژه | وَراژن نمود | ||
معادل ابجد | 364 | ||
تعداد حروف | 10 | ||
معادل انگلیسی | epigenotype | ||
مرتبط با | زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی وَراژن نمود | ||
پخش صوت |
دستهای از اَشکال موروثی یک ژننمود که علاوه بر توالی نوکلئوتیدی، دگرشهای وراژنی (epigenetic modification) نیز در آن مؤثرند
worgen
worgen