بازتابگر پخشیده
license
98
1667
100
معنی کلمه بازتابگر پخشیده
معنی واژه بازتابگر پخشیده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | the reflective is broadcast | ||
عربی | يتم بث الانعكاس | ||
واژه | بازتابگر پخشیده | ||
معادل ابجد | 1554 | ||
تعداد حروف | 14 | ||
معادل انگلیسی | diffuse reflector | ||
مرتبط با | فیزیک | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی بازتابگر پخشیده | ||
پخش صوت |
هر سطحی که ناهمواریهایش در مقایسه با طولِموج تابش، فرودی باشد و درنتیجه پرتوهای بازتابیده از آن در جهتهای مختلف پراکنده شود
the reflective is broadcast
يتم بث الانعكاس