وریدی
licenseمعنی کلمه وریدی
معنی واژه وریدی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | venous, intravenous | ||
عربی | عرقي، الأوردة | ||
ترکی | damar | ||
فرانسوی | veine | ||
آلمانی | vene | ||
اسپانیایی | vena | ||
ایتالیایی | vena | ||
مرتبط | سیاهرگی، پر از ورید، دارای وریدهای برامده، ورید | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "وریدی" به معنای "مربوط به ورید" یا "وابسته به ورید" است و در متون پزشکی به کار میرود. در اینجا چند نکته در مورد نگارش و استفاده از این واژه در زبان فارسی ارائه میشود:
با رعایت این نکات میتوانید از "وریدی" به طور صحیح و مؤثر در نگارش خود استفاده کنید. | ||
واژه | وریدی | ||
معادل ابجد | 230 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
مرتبط با | علوم دارویی | ||
نقش دستوری | صفت | ||
آواشناسی | varidi | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی وریدی | ||
پخش صوت |
← درونوریدی کلمه "وریدی" به معنای "مربوط به ورید" یا "وابسته به ورید" است و در متون پزشکی به کار میرود. در اینجا چند نکته در مورد نگارش و استفاده از این واژه در زبان فارسی ارائه میشود: نحوه نگارش: واژه "وریدی" به صورت "وریدی" و بدون هیچ گونه تغییر یا املای فرعی نوشته میشود. به هیچ وجه نباید با حروف مختلف یا اشکال دیگر نوشته شود. استفاده در متن: این واژه معمولاً در متون علمی، پزشکی و تخصصی به کار میرود. به عنوان مثال: "تزریق داروی وریدی" یا "فشار خون وریدی". تطابق با قواعد صرف و نحو: در جملات فارسی، واژه "وریدی" میتواند به عنوان صفت در کنار اسمهای پزشکی دیگر استفاده شود. مثال: "داروهای وریدی باید با احتیاط مصرف شوند." با رعایت این نکات میتوانید از "وریدی" به طور صحیح و مؤثر در نگارش خود استفاده کنید.
venous, intravenous
عرقي، الأوردة
damar
veine
vene
vena
vena
سیاهرگی، پر از ورید، دارای وریدهای برامده، ورید