جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
لطفا در ایجاد سرویس های جدید لام تا کام همراه ما باشید. شرکت در نظرسنجی


0
0
340
اطلاعات بیشتر واژه
واژه وقفه
معادل ابجد 191
تعداد حروف 4
تلفظ vaqfe
معادل انگلیسی interrupt
مرتبط با رایانه و فنّاوری اطلاعات
نقش دستوری اسم
ترکیب (اسم مصدر) [عربی: وقفَة]
مختصات (وَ فِ یا فَ) [ ازع . ] (اِمص .)
آواشناسی vaqfe
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع واژه‌های مصوّب فرهنگستان
نمایش تصویر وقفه
پخش صوت

رویدادی که باعث می‌شود تا یک برنامۀ درحال‌اجرا به‌طور موقت به حالت تعلیق درآید
ايست، بند، تعطيل، توقف، درنگ، ركود، سكته، سكون، فترت، فرصت، متاركه، مكث
پويايي
break, pause, interval, hiatus, standstill, gap, timeout, suspension, paralysis, cease, deadlock, abeyance, caesura, jib, stick, chasm, desuetude, station, interruption
كسر، فاصل، قطع، تكسر، تقطع، فصل، خرق، إستبدل قطع النقد، جرح، سحق، حطم، اقتحم، أوقف، ترك، انتهك، نقض، شق طريقه، فر من، جزأ، فرق الشمل، دحض، روض، أضعف، أرهق، فلس، نزل رتبته، كسر إضرابا، تفوق، عود، خفض السعر، وضع حدا، قطع الصمت، شق سطح كذا، نصحه، فضى بمكنون صدره، أذاع، غير إتجاه شىء ما، انفجر، وقعه في الأفلاس، حطم إنسان، استراحة، فرصة، راحة قصيرة، التغير، فجوة، انطلاق، اندفاع، انبلاج، أفسي، ثعرة، محاولة هرب، البياض فراغ بين فقرتين، إنقطاع متعمد في التليفزيون، تغير ملحوظ في الطريقة، بلغ، علامة الحذف هي ثلاث نقاط
kırmak
casser
brechen
romper
rottura
شکست، شکاف، تنفس، شکستگی، تفریح، سکوت، مکی، فاصله، مدت، فرجه، خلال، التقای دو حرف با صدا، ایست، تعطیل، ثابت، بدون حرکت، درز، رخنه، دهنه، شق، تایم، مهلت، ساعت غیبت کارگر، تعلیق، سوسپانسیون، تاخیر، فلج، رخوت، از کار افتادگی، عجز، بی حالی، بن بست، بی تکلیفی، بیتکلیفی، دهان، لب زیرین، حرف، ارواره، بادبان سه گوش جلو کشتی، چوب، چماق، عصا، چوب دستی، شلاق، فرق بسیار، پرتگاه عظیم، عدم استعمال، ترک، موقوف شدگی، ایستگاه، مرکز، جایگاه، مقام، موقعیت

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "وقفه" در زبان فارسی به معنای توقف یا مکث در یک فعالیت یا فرآیند به کار می‌رود. در اینجا برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با استفاده از این کلمه را بررسی می‌کنیم:

  1. استفاده درست: کلمه "وقفه" باید به‌درستی در جملات به کار رود. به عنوان مثال: "در طول جلسه، چندین وقفۀ کوتاه داشته‌ایم."

  2. جایگاه در جمله: کلمه "وقفه" معمولاً در جملات به عنوان اسم به کار می‌رود و می‌تواند در جایگاه فاعل، مفعول و یا مضاف‌الیه قرار گیرد. مثال: "وقفه‌ای در کار ایجاد شد."

  3. قید کردن نوع وقفه: برای دقت بیشتر، می‌توان نوع وقفه را نیز مشخص کرد. مثلاً: "وقفه‌ی طولانی"، "وقفه‌ی کوتاه".

  4. نکات نگارشی:

    • کلمه "وقفه" به تنهایی یک اسم است و معمولاً نیازی به اضافه کردن علامت‌های نگارشی خاص ندارد مگر در موارد خاص مانند استفاده از ویرگول یا دو نقطه در پایان جمله.
    • در نگارش علمی یا ادبی، توجه به دقت در بیان و استفاده از انواع وقفه‌ها (مانند وقفه‌ی زمانی، وقفه‌ی فکری و…) مفید است.
  5. توجه به هم‌نشینی‌ها: ممکن است "وقفه" با دیگر کلمات ترکیب‌شده و عبارات خاصی بسازد. مانند:
    • "وقفه‌ی تحصیلی"
    • "وقفه‌ی کاری"

با رعایت این نکات، می‌توان از کلمه "وقفه" به درستی و مؤثر استفاده کرد.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی