بازدارندۀ خوردگی
license
98
1667
100
معنی کلمه بازدارندۀ خوردگی
معنی واژه بازدارندۀ خوردگی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | corrosion deterrence | ||
عربی | ردع التآكل | ||
واژه | بازدارندۀ خوردگی | ||
معادل ابجد | 1109 | ||
تعداد حروف | 15 | ||
معادل انگلیسی | corrosion inhibitor | ||
مرتبط با | خوردگی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی بازدارندۀ خوردگی | ||
پخش صوت |
مادهای با غلظتی خاص که به محیط خورنده اضافه میشود و از سرعت خوردگی میکاهد
corrosion deterrence
ردع التآكل