یکپارچه کَنی
license
98
1667
100
معنی کلمه یکپارچه کَنی
معنی واژه یکپارچه کَنی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | integrated kenny | ||
عربی | متكامل كيني | ||
واژه | یکپارچه کَنی | ||
معادل ابجد | 321 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
معادل انگلیسی | en bloc | ||
مرتبط با | باستان شناسی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی یکپارچه کَنی | ||
پخش صوت |
جابهجا کردن گورها و دیگر آثار باستانی که در آن تمام بقایا و بسترۀ اطراف را یکپارچه برمیدارند و به آزمایشگاه یا موزه منتقل میکنند
integrated kenny
متكامل كيني