برچسب
licenseمعنی کلمه برچسب
معنی واژه برچسب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- اتيكت 2- انگ، نسبت ناروا | ||
انگلیسی | label, tag, ticket, banderol, banderole, tally | ||
عربی | ملصق، رقعة، حلية معمارية، طابع، مادة مطبوعة، رقعة لاصقة، ميز، وسم، لصق بطاقة، صنف، لصق رقعة | ||
ترکی | etiket | ||
فرانسوی | Étiquette | ||
آلمانی | etikett | ||
اسپانیایی | etiqueta | ||
ایتالیایی | etichetta | ||
مرتبط | اتیکت، علامت، لقب، متمم سند یا نوشته، تکه باریک، پلاک، سوش، منگوله یا نوار، بند گردان سرود، بلیط، اگهی، ورقه، باندرول، نوار چسب، شمارش، حساب، چوب خط، شمارشگر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "برچسب" در زبان فارسی به معنای نشانه یا علامت مشخصکنندهای است که به یک شیء یا محصول چسبانده میشود. قواعد نگارشی و نحوی مربوط به این کلمه شامل موارد زیر است:
این موارد از اصول نگارشی و نحوی مرتبط با کلمه "برچسب" در زبان فارسی هستند. | ||
واژه | برچسب | ||
معادل ابجد | 267 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | barčasb | ||
معادل انگلیسی | label | ||
مرتبط با | عمومی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) | ||
مختصات | (بَ. چَ) (اِمر.) | ||
آواشناسی | barCasb | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی برچسب | ||
پخش صوت |
باریکه ای از کاغذ یا مقوا یا فلز که بر چیزی نصب میشود و بر روی آن اطلاعات یا دستورالعمل مرتبط با آن چیز نوشته میشود کلمه "برچسب" در زبان فارسی به معنای نشانه یا علامت مشخصکنندهای است که به یک شیء یا محصول چسبانده میشود. قواعد نگارشی و نحوی مربوط به این کلمه شامل موارد زیر است: نقطهگذاری: بهعنوان یک اسم، "برچسب" میتواند به تنهایی یا در جملات به کار رود. در جملات، باید توجه داشت که در صورت استفاده از آن، از قواعد نقطهگذاری مناسب استفاده شود. جمع بستن: جمع کلمه "برچسب" به صورت "برچسبها" است. در این حالت، باید توجه کرد که "ها" به عنوان پسوند جمع به انتهای کلمه اضافه میشود. حالت نکره و معرفه: "برچسب" به صورت نکره (بدون هیچ پسوندی) و معرفه (با استفاده از حرف "این" یا "آن") به کار میرود: همنشینی با دیگر کلمات: "برچسب" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود و به عنوان صفت نیز به کار رود، مانند: این موارد از اصول نگارشی و نحوی مرتبط با کلمه "برچسب" در زبان فارسی هستند.
1- اتيكت
2- انگ، نسبت ناروا
label, tag, ticket, banderol, banderole, tally
ملصق، رقعة، حلية معمارية، طابع، مادة مطبوعة، رقعة لاصقة، ميز، وسم، لصق بطاقة، صنف، لصق رقعة
etiket
Étiquette
etikett
etiqueta
etichetta
اتیکت، علامت، لقب، متمم سند یا نوشته، تکه باریک، پلاک، سوش، منگوله یا نوار، بند گردان سرود، بلیط، اگهی، ورقه، باندرول، نوار چسب، شمارش، حساب، چوب خط، شمارشگر