بوته
licenseمعنی کلمه بوته
معنی واژه بوته
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بته، رستني 2- نقشگلوبته 3- آماج، نشانه، هدف 4- بوتقه، ظرفگدازندهطلاونقره | ||
انگلیسی | bush, underbrush, shrub, heath, herb, brushwood, check, test, bramble, bosk, bosket | ||
عربی | شجيرة، دغل، أجمة، حانة، إعلان، بطانة معدنية، اداة للضبط | ||
ترکی | çalı | ||
فرانسوی | buisson | ||
آلمانی | busch | ||
اسپانیایی | arbusto | ||
ایتالیایی | cespuglio | ||
مرتبط | شاخ و برگ، درخت کوچک روینده در زیر درخت، درختچه، گلبن، بوته توت فرنگی، تیغستان، گیاه، شاخ و برگ گیاهان، علف، رستنی، بیشه، خس، چک، بررسی، برات، حواله، چک بانک، ازمایش، ازمون، محک، معیار، خار، خاربن، تمشک جنگلی، درختستان، پارک یا باغ | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بوته" در زبان فارسی به معنای گیاهی کوچک و معمولاً چوبی، یا به عبارت دیگر، به انواع گیاهان زینتی یا گیاهانی که به صورت بوتهای رشد میکنند، اشاره دارد. قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه به شرح زیر است:
این نکات میتوانند کمک کنند تا در نگارش و استفاده از کلمه "بوته" دقت بیشتری داشته باشید. | ||
واژه | بوته | ||
معادل ابجد | 413 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | bute | ||
معادل انگلیسی | crucible | ||
مرتبط با | مهندسی مواد و متالورژی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) ‹بسوته› | ||
مختصات | ( اِ.) | ||
آواشناسی | bute | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی بوته | ||
پخش صوت |
ظرفی به شکل مخروط ناقص که از ماده ای نسوز، عموماًً گرافیت یا کاربید سیلیکون، ساخته شده باشد و برای استفاده در دمای بالا به کار رود کلمه "بوته" در زبان فارسی به معنای گیاهی کوچک و معمولاً چوبی، یا به عبارت دیگر، به انواع گیاهان زینتی یا گیاهانی که به صورت بوتهای رشد میکنند، اشاره دارد. قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه به شرح زیر است: نقطهگذاری: کلمه "بوته" با هیچ نشانه نگارشی خاصی نباید همراه باشد، جز در مواردی که در جمله استفاده میشود. برای مثال: "در این باغ چندین بوته گل دیده میشود." جمعکردن: به طور کلی، جمع کلمه "بوته" به صورت "بوتهها" است. برای مثال: "بوتهها در فصل بهار شکوفه میزنند." نکات املایی: این کلمه به صورت "بوته" نوشته میشود و باید از اشتباهات املایی مانند نوشتن "بوتی" یا "بوتبه" خودداری کرد. استفاده در متون: هنگام استفاده از کلمه "بوته" در متون رسمی یا ادبی، توجه به معنی و سیاق کلمه ضروری است تا از سوءتفاهم جلوگیری شود. این نکات میتوانند کمک کنند تا در نگارش و استفاده از کلمه "بوته" دقت بیشتری داشته باشید.
1- بته، رستني
2- نقشگلوبته
3- آماج، نشانه، هدف
4- بوتقه، ظرفگدازندهطلاونقره
bush, underbrush, shrub, heath, herb, brushwood, check, test, bramble, bosk, bosket
شجيرة، دغل، أجمة، حانة، إعلان، بطانة معدنية، اداة للضبط
çalı
buisson
busch
arbusto
cespuglio
شاخ و برگ، درخت کوچک روینده در زیر درخت، درختچه، گلبن، بوته توت فرنگی، تیغستان، گیاه، شاخ و برگ گیاهان، علف، رستنی، بیشه، خس، چک، بررسی، برات، حواله، چک بانک، ازمایش، ازمون، محک، معیار، خار، خاربن، تمشک جنگلی، درختستان، پارک یا باغ