بی خوابی
license
98
1667
100
معنی کلمه بی خوابی
معنی واژه بی خوابی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | insomnia, sleeplessness, vigil, vigilance | ||
عربی | أرق، سهاد أرق، الأرق | ||
مرتبط | بیخوابی، مرض بیخوابی، شب زنده داری، احیا، دعای شب، مراقبت، احتیاط، امادگی، مواظبت، کشیک | ||
واژه | بی خوابی | ||
معادل ابجد | 631 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
معادل انگلیسی | insomnia, agrypnia, ahypnia, ahypnosia, anhypnia | ||
مرتبط با | روان شناسی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی بی خوابی | ||
پخش صوت |
فقدان یا کاهش توانایی بهخوابرفتن یا فقدان تداوم خواب
insomnia, sleeplessness, vigil, vigilance
أرق، سهاد أرق، الأرق
بیخوابی، مرض بیخوابی، شب زنده داری، احیا، دعای شب، مراقبت، احتیاط، امادگی، مواظبت، کشیک