بیزاری
licenseمعنی کلمه بیزاری
معنی واژه بیزاری
بیزاری
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "بیزاری" به معنای نفرت یا عدم علاقه است و در جملهها و متنهای فارسی به طور خاصی به کار میرود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و کاربردی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
-
نحوهی نوشتار: کلمه "بیزاری" همیشه به صورت یکپارچه و با املای صحیح نوشته میشود.
-
جملهسازی: این کلمه معمولاً به عنوان اسم به کار میرود و میتواند در جملات مختلف شامل فعل، صفت و قید قرار بگیرد. به عنوان مثال:
- "من از این رفتار بیزارم."
- "بیزاری او از جنگ قابل درک است."
-
نحو: بیزاری بهطور معمول با حرف "از" به کار میرود. به این معنی که باید بعد از "بیزاری"، "از" و سپس منبع یا موردی که از آن بیزاری داریم ذکر شود.
-
مترادفها و متضادها:
- مترادفها: نفرت، انزجار، عدم علاقه
- متضادها: دوستی، علاقه، محبت
-
شکلهای صرفی:
- فعل "بیزار بودن" شکل فعلی این کلمه است و میتواند در جملات مختلف مورد استفاده قرار گیرد.
به عنوان مثال: «او از بیاحترامی بیزار است.»
- فعل "بیزار بودن" شکل فعلی این کلمه است و میتواند در جملات مختلف مورد استفاده قرار گیرد.
- استفاده در ادبیات: کلمه "بیزاری" در اشعار و ادبیات فارسی نیز کاربرد دارد و میتواند احساسات عمیقتری را بیان کند.
با رعایت این قواعد و نکات، میتوانید از کلمه "بیزاری" به شیوهای صحیح و به جا در نگارشهای خود استفاده کنید.
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "بیزاری" در جملات مختلف آوردهام:
- او با بیزاری به اخبار تلخ سیاسی گوش میداد.
- بیزاری او از رفتارهای ناپسند دوستانش باعث شد که دوری کند.
- بیزاری مردم از فساد اقتصادی به تظاهرات گستردهتری منجر شد.
- با وجود بیزاریاش از تنهایی، به اجبار در خانه ماند.
- او با صدای بلند اعلام کرد که بیزاریاش را از دروغ و فریب نمیتواند پنهان کند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید یا سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!