جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bimār
patient  |

بیمار

معنی: ← بدحال
378 | 0
مترادف: آهمند، بستري، دردمند، رنجور، سقيم، عليل، عليلالمزاج، مريض، معلول، منهوك، ناتندرست، ناخوش، ناسالم
متضاد: سالم
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) (پزشکی)
مختصات: (ص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: bimAr
منبع: واژه‌های مصوّب فرهنگستان
معادل ابجد: 253
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
patient | sick , ill , sickly , unhealthy , bedfast , bedrid , bedridden , woozy
ترکی
hasta
فرانسوی
patient
آلمانی
geduldig
اسپانیایی
paciente
ایتالیایی
paziente
عربی
المريض | صابر , زبون , صبور , حليم , طويل الأناة , صامد , مريض
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بیمار" در زبان فارسی می‌تواند به عنوان اسم و نیز صفت به کار رود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. معنی: "بیمار" به معنای فردی است که به علت بیماری یا آسیب، سلامت خود را از دست داده است. همچنین به عنوان صفت، می‌تواند به حالتی از فرد اشاره کند که بیمار است.

  2. جنس و تعداد:

    • "بیمار" به عنوان اسم، در زبان فارسی هم برای فرد مذکر و هم مؤنث به کار می‌رود.
    • جمع آن "بیماران" است.
  3. کاربرد در جملات:

    • به عنوان اسم: "بیمار به بیمارستان منتقل شد."
    • به عنوان صفت: "وضعیت بیمار وخیم است."
  4. قواعد نگارشی:

    • در نوشتار، "بیمار" باید با حروف کوچک نوشته شود، مگر اینکه در ابتدای جمله قرار گیرد.
    • در متون علمی یا پزشکی، ممکن است به اصطلاحات مرتبط همچون "بیماری"، "بیمارستان" به صورت ترکیبی با "بیمار" استفاده شود.
  5. ترکیبات و عبارات:
    • "بیمار روانی"، "بیمار قلبی"، "بیمار بستری" و غیره، به نوعی از بیماران اشاره دارند و به طور معمول در متون پزشکی و علمی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "بیمار" به درستی و به طور مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "بیمار" در جمله آورده شده است:

  1. بیمار در حال دریافت درمان از پزشک بود.
  2. او به عنوان یک پزشک متخصص، به بیماران خود کمک می‌کند.
  3. بیمارستان در تلاش است تا خدمات بهتری به بیماران ارائه دهد.
  4. پس از چند روز بستری شدن، حال بیمار بهبود یافته است.
  5. تمامی پرستاران موظف به مراقبت از بیماران هستند.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید یا در مورد موضوع خاصی سوال دارید، لطفاً بفرمائید!


واژگان مرتبط: مریض، حالندار، خسته، ناخوش، علیل، ناساز، بد، سوء، ناشی، رنجور، ناتوان، ناسالم، غیر سالم، ناتندرست، ناخوشی اور، بستری، گیج و منگ، کسل

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری