پالایش
licenseمعنی کلمه پالایش
معنی واژه پالایش
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | پاكسازي، تصفيه، تهذيب | ||
متضاد | آلايش | ||
انگلیسی | refinement,filtration,purification,purge,purgation | ||
عربی | تحسين، تكرير، تهذيب، تصفية، تنقية، دقة، تحسن، دماثة، رقة، طهارة، كياسة، التنقيح | ||
ترکی | incelik | ||
فرانسوی | raffinement | ||
آلمانی | raffinesse | ||
اسپانیایی | refinamiento | ||
ایتالیایی | raffinatezza | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پالایش" در زبان فارسی به معنای تصفیه، پاکسازی و بهبود کیفیت مواد مختلف است. این واژه معمولاً در زمینههای صنعتی، اجتماعی و محیطزیستی به کار میرود. در زیر به برخی قواعد نگارشی و کاربردی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این قواعد و نکات، میتوان از کلمه "پالایش" بهطور مؤثر و درست در نوشتار فارسی بهره برد. | ||
واژه | پالایش | ||
معادل ابجد | 344 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | pālāyeš | ||
معادل انگلیسی | refining | ||
مرتبط با | مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) | ||
مختصات | (یِ)(اِمص .) | ||
آواشناسی | pAlAyeS | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی پالایش | ||
پخش صوت |
از بین بردن گونههای رقیب در جنگلهای مرطوب حارهای برای افزایش کیفیت توده کلمه "پالایش" در زبان فارسی به معنای تصفیه، پاکسازی و بهبود کیفیت مواد مختلف است. این واژه معمولاً در زمینههای صنعتی، اجتماعی و محیطزیستی به کار میرود. در زیر به برخی قواعد نگارشی و کاربردی مربوط به این کلمه اشاره میشود: نوشتن صحیح: کلمه "پالایش" باید به شکل صحیح و بدون اشتباه املایی نوشته شود. همچنین دقت کنید که از حروف فارسی و در ساختار مناسب استفاده کنید. نحوه استفاده: این کلمه به عنوان اسم بهکار میرود، بنابراین در جملات باید بهطور دقیق با فعل و دیگر کلمات مرتبط شود. مثلاً: مترادفها و متضادها: برای غنیتر کردن متن، میتوانید از مترادفها و واژههای مرتبط استفاده کنید. برخی مترادفها عبارتند از: تصفیه، پاکسازی، اصلاح و بهبود. جملات توصیفی: هنگام استفاده از کلمه "پالایش"، میتوان از جملات توصیفی استفاده کرد تا مفهوم را بهتر منتقل کنید. با رعایت این قواعد و نکات، میتوان از کلمه "پالایش" بهطور مؤثر و درست در نوشتار فارسی بهره برد.
پاكسازي، تصفيه، تهذيب
آلايش
refinement,filtration,purification,purge,purgation
تحسين، تكرير، تهذيب، تصفية، تنقية، دقة، تحسن، دماثة، رقة، طهارة، كياسة، التنقيح
incelik
raffinement
raffinesse
refinamiento
raffinatezza