پُربار
license
98
1667
100
معنی کلمه پُربار
معنی واژه پُربار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | productive, overloaded, weighty, loaded, plenteous, proliferous, full | ||
عربی | منتج، مثمر، إنتاجي، مغل، خصب، مربح، غزير الإنتاج، وافر | ||
مرتبط | تولید کننده، پربار، مولد ثروت، پر حاصل، حاصلضرب، سنگین، وزین، موثر، با نفوذ، مهم، مملو، پر، بار شده، مست، دارای پول زیاد، وافر، سرشار، تکثیر شونده، قابل تکثیر، شکوفان | ||
واژه | پُربار | ||
معادل ابجد | 405 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
معادل انگلیسی | high-rate | ||
مرتبط با | مهندسی محیطزیست و انرژی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی پُربار | ||
پخش صوت |
یکی از ویژگیهای فرایندهای تصفیۀ زیستی فاضلاب که در آن بار مواد آلی بیشازحدِ متعارف است
productive, overloaded, weighty, loaded, plenteous, proliferous, full
منتج، مثمر، إنتاجي، مغل، خصب، مربح، غزير الإنتاج، وافر
تولید کننده، پربار، مولد ثروت، پر حاصل، حاصلضرب، سنگین، وزین، موثر، با نفوذ، مهم، مملو، پر، بار شده، مست، دارای پول زیاد، وافر، سرشار، تکثیر شونده، قابل تکثیر، شکوفان