پزشکی
licenseمعنی کلمه پزشکی
معنی واژه پزشکی
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- طبابت 2- طبي | ||
| انگلیسی | medical,medic | ||
| عربی | طبي، متطلب معالجة طبية | ||
| ترکی | tıbbi | ||
| فرانسوی | médical | ||
| آلمانی | medizinisch | ||
| اسپانیایی | médico | ||
| ایتالیایی | medico | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پزشکی" در زبان فارسی وابسته به قواعد خاصی است. در ادامه به برخی از این قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:
امیدوارم این نکات به شما کمک کند! اگر سوال خاص‌تری دارید، خوشحال می‌شوم پاسخگو باشم. | ||
| واژه | پزشکی | ||
| معادل ابجد | 339 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | pezeški | ||
| معادل انگلیسی | medical | ||
| مرتبط با | پزشکی | ||
| نقش دستوری | صفت | ||
| ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
| مختصات | ( ~.) | ||
| آواشناسی | pezeSki | ||
| الگوی تکیه | WWS | ||
| شمارگان هجا | 3 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی پزشکی | ||
| پخش صوت | |||
منسوب یا مربوط به دانش پزشکی متـ . طبی کلمه "پزشکی" در زبان فارسی وابسته به قواعد خاصی است. در ادامه به برخی از این قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم: نحوه‌ی نوشتن: "پزشکی" به صورت صریح و بدون عناصری اضافی نوشته می‌شود و معمولاً در متن فارسی به عنوان یک اسم یا صفت استفاده می‌شود. جنس و تعداد: "پزشکی" به عنوان یک اسم غیرقابل شمارش (mass noun) در زبان فارسی شناخته می‌شود و در حالت جمع به کار نمی‌رود. معانی مختلف: کلمه "پزشکی" به معنای علم و هنر درمان بیماری‌ها و همچنین به عنوان صفت برای توصیف هر گونه فعالیت یا زمینه‌ای که به درمان و سلامتی مرتبط باشد، به کار می‌رود. مانند "کتاب‌های پزشکی" یا "رشته پزشکی". نحوه‌ی ترکیب: این کلمه می‌تواند با کلمات دیگر ترکیب شده و نام تخصص‌ها یا شاخه‌های خاصی از آن را بسازد، مثلاً "پزشکی عمومی"، "پزشکی داخلی" و غیره. علائم نگارشی: در نگارش، اگر کلمه "پزشکی" در وسط جمله بیفتد، باید به قواعد مربوط به علائم نگارشی (مانند ویرگول و نقطه) توجه کرد. امیدوارم این نکات به شما کمک کند! اگر سوال خاص‌تری دارید، خوشحال می‌شوم پاسخگو باشم.
1- طبابت
2- طبي
medical,medic
طبي، متطلب معالجة طبية
tıbbi
médical
medizinisch
médico
medico
