پیشروی
licenseمعنی کلمه پیشروی
معنی واژه پیشروی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- پيشاهنگي، پيشتازي، پيشقدمي، پيشگامي 2- ترقي، تعالي 3- تجاوز، تعدي | ||
متضاد | پسروي | ||
انگلیسی | advance, progress, precession, onrush, march, antecedence, development | ||
عربی | سلفة، تسليف، تحسن، ارتفاع، قرض، مهد للجنس، خطوة للأمام، مقدما، تقدم، ارتفع، قدم، دفع سلفا، أمامي، مدفوع مقدما، مقدما سلفا، عجل، يتقدم | ||
ترکی | ilerleme | ||
فرانسوی | avancement | ||
آلمانی | förderung | ||
اسپانیایی | avance | ||
ایتالیایی | avanzamento | ||
مرتبط | پیشرفت، مساعده، پیش روی، جلو بردن، پیش پرداخت، پیش قسط، ترقی، جریان، تکامل، حرکت، سبقت، انحراف مسیر، تقدم، تغییر جهت محور جسم گردند، یورش، حمله، راه پیمایی، قدم رو، قدم برداری، گام نظامی، موسیقی نظامی یا مارش، پیشی، توسعه، رشد، ایجاد، نمو | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پیشروی" در زبان فارسی به معنای حرکت به جلو یا پیشرفت است. برای نگارش صحیح این کلمه و استفادهی درست از آن، چند نکتهی قواعدی و نگارشی را میتوان مطرح کرد:
با رعایت این اصول، میتوان استفادهی موثری از کلمه "پیشروی" داشت. | ||
واژه | پیشروی | ||
معادل ابجد | 528 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | pišravi | ||
معادل انگلیسی | progression | ||
مرتبط با | موسیقی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
مختصات | (رَ) (حامص .) | ||
آواشناسی | piSravi | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی پیشروی | ||
پخش صوت |
حرکت از یک نت یا آکورد به یک نت یا آکورد دیگر در مبانی هارمونی کلمه "پیشروی" در زبان فارسی به معنای حرکت به جلو یا پیشرفت است. برای نگارش صحیح این کلمه و استفادهی درست از آن، چند نکتهی قواعدی و نگارشی را میتوان مطرح کرد: نوشتار صحیح: کلمه باید به صورت "پیشروی" نوشته شود و از نوشتن آن به صورتهای نادرست مانند "پیشروی" یا "پیش روی" پرهیز شود، مگر در مواقع خاص مانند در جعبهنویسی که به تفکیک اجزا یا واژهها نیاز باشد. استفاده در جملات: این کلمه میتواند به عنوان اسم یا فعل استفاده شود. مثلاً: سازگاری با سایر واژهها: در جملات باید دقت کرد که کلمه "پیشروی" از نظر دستوری با سایر اجزای جمله همخوانی داشته باشد. مثلاً: "پیشروی در پروژه نیاز به همکاری دارد." استفاده از علامتهای نگارشی: توجه به علامتگذاری صحیح در جملات حاوی این کلمه ضروری است. برای مثال: "پیشروی، یک گام مهم در موفقیت است." با رعایت این اصول، میتوان استفادهی موثری از کلمه "پیشروی" داشت.
1- پيشاهنگي، پيشتازي، پيشقدمي، پيشگامي
2- ترقي، تعالي
3- تجاوز، تعدي
پسروي
advance, progress, precession, onrush, march, antecedence, development
سلفة، تسليف، تحسن، ارتفاع، قرض، مهد للجنس، خطوة للأمام، مقدما، تقدم، ارتفع، قدم، دفع سلفا، أمامي، مدفوع مقدما، مقدما سلفا، عجل، يتقدم
ilerleme
avancement
förderung
avance
avanzamento
پیشرفت، مساعده، پیش روی، جلو بردن، پیش پرداخت، پیش قسط، ترقی، جریان، تکامل، حرکت، سبقت، انحراف مسیر، تقدم، تغییر جهت محور جسم گردند، یورش، حمله، راه پیمایی، قدم رو، قدم برداری، گام نظامی، موسیقی نظامی یا مارش، پیشی، توسعه، رشد، ایجاد، نمو