پیوستگی
licenseمعنی کلمه پیوستگی
معنی واژه پیوستگی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- اتصال، ارتباط، تعلق، رابطه، علاقه، علقه 2- استمرار، بقا، دوام 3- مواصلت، وصلت | ||
متضاد | گسستگي | ||
انگلیسی | continuity, conjunction, connection, cohesion, association, unity, affiliation, alliance, bond, affinity, union, adherence, incorporation, coalition, connexion, conjugation, juncture, concrescence, joinder, zygosis, connect | ||
عربی | الدوام، المتصلية، استمرارية | ||
ترکی | süreklilik | ||
فرانسوی | continuité | ||
آلمانی | kontinuität | ||
اسپانیایی | continuidad | ||
ایتالیایی | continuità | ||
مرتبط | استمرار، دوام، تسلسل، اتصال، حرف ربط، عطف، ترکیب عطفی، ربط، ارتباط، رابطه، پیوند، چسبندگی، هم بستگی، جاذبه مولکولی، انجمن، تجمع، وابستگی، مشارکت، اتحاد، وحدت، واحد، یگانگی، اشتراک، شماره یک، وصلت، معاهده، پیمان بین دول، اوراق قرضه، ضمانت، قید، زنجیر، نزدیکی، قوم و خویش سببی، اتحادیه، اجتماع، تبعیت، طرفداری، چسبیدن، الصاق، الحاق، تلفیق، ادخال، ائتلاف، اتحاد موقتی، نسبت، صرف، ترکیب، گشنگیری، مفصل، درزگاه، نمو مشترک، رشد با یکدیگر، اتفاق، امیختگی جنسی، لقاح | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پیوستگی" به معنای اتصالات و ارتباطات مستمر بین اجزا و عناصر مختلف است. در زبان فارسی، این کلمه به شکلهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد و قواعد نگارشی خاصی دارد. در ادامه به برخی از این قواعد اشاره میشود:
به طور کلی، استفاده صحیح از کلمه "پیوستگی" در جملات و رعایت قواعد نگارشی کمک میکند تا مفهوم آن به درستی منتقل شود. | ||
واژه | پیوستگی | ||
معادل ابجد | 508 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
تلفظ | peyvastegi | ||
معادل انگلیسی | coherence | ||
مرتبط با | زبان شناسی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
مختصات | (پِ وَ تِ) (حامص .) | ||
آواشناسی | peyvastegi | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی پیوستگی | ||
پخش صوت |
ارتباط معنایی جملات که گویشور از بافت درمییابد کلمه "پیوستگی" به معنای اتصالات و ارتباطات مستمر بین اجزا و عناصر مختلف است. در زبان فارسی، این کلمه به شکلهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد و قواعد نگارشی خاصی دارد. در ادامه به برخی از این قواعد اشاره میشود: نحو: "پیوستگی" معمولاً به عنوان یک اسم استفاده میشود و میتواند به همراه صفات یا قیدها به کار رود. به عنوان مثال: "پیوستگی معنایی"، "پیوستگی ساختاری". نقطهگذاری: اگر در یک جمله از "پیوستگی" استفاده شود و جمله به پایان برسد، باید پس از آن نقطه، کاما یا هر علامت نگارشی مناسب دیگری قرار گیرد. مثلاً: "پیوستگی بین اجزا اهمیت دارد. این موضوع همواره مورد بررسی قرار میگیرد." صرف و نحو: "پیوستگی" میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا مبتدا به کار رود. برای مثال: ترکیبها: این کلمه میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود؛ به عنوان مثال: "پیوستگی فرهنگی"، "پیوستگی اجتماعی". به طور کلی، استفاده صحیح از کلمه "پیوستگی" در جملات و رعایت قواعد نگارشی کمک میکند تا مفهوم آن به درستی منتقل شود.
1- اتصال، ارتباط، تعلق، رابطه، علاقه، علقه
2- استمرار، بقا، دوام
3- مواصلت، وصلت
گسستگي
continuity, conjunction, connection, cohesion, association, unity, affiliation, alliance, bond, affinity, union, adherence, incorporation, coalition, connexion, conjugation, juncture, concrescence, joinder, zygosis, connect
الدوام، المتصلية، استمرارية
süreklilik
continuité
kontinuität
continuidad
continuità
استمرار، دوام، تسلسل، اتصال، حرف ربط، عطف، ترکیب عطفی، ربط، ارتباط، رابطه، پیوند، چسبندگی، هم بستگی، جاذبه مولکولی، انجمن، تجمع، وابستگی، مشارکت، اتحاد، وحدت، واحد، یگانگی، اشتراک، شماره یک، وصلت، معاهده، پیمان بین دول، اوراق قرضه، ضمانت، قید، زنجیر، نزدیکی، قوم و خویش سببی، اتحادیه، اجتماع، تبعیت، طرفداری، چسبیدن، الصاق، الحاق، تلفیق، ادخال، ائتلاف، اتحاد موقتی، نسبت، صرف، ترکیب، گشنگیری، مفصل، درزگاه، نمو مشترک، رشد با یکدیگر، اتفاق، امیختگی جنسی، لقاح