تاژک
licenseمعنی کلمه تاژک
معنی واژه تاژک
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | flagellum, cilium, cirrus, tajk | ||
عربی | سوط | ||
ترکی | kamçı | ||
فرانسوی | flagelle | ||
آلمانی | geißel | ||
اسپانیایی | flagelo | ||
ایتالیایی | flagello | ||
مرتبط | شلاق، تازیانه، گیاه بالارونده و پیچی، مژه، مویچه، پر، ابر طرهای، پیچک | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تاژک" در زبان فارسی به معنای ساختار یا عضوی در برخی از موجودات زنده است که معمولاً به عنوان یک زائده حرکتی یا حسی عمل میکند، مثلاً در باکتریها یا برخی از سلولهای جانوری. قواعد و نکات نگارشی برای کلمه تاژک:
بهطور کلی، دقت در املای کلمات و توجه به جایگاه آنها در ساختار جملات میتواند به وضوح و صحت نگارشی کمک شایانی کند. | ||
واژه | تاژک | ||
معادل ابجد | 428 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | tāžak | ||
معادل انگلیسی | flagellum | ||
مرتبط با | زیستشناسی- میکربشناسی | ||
ترکیب | (اسم) (زیستشناسی) | ||
مختصات | (ژَ) (اِ.) | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی تاژک | ||
پخش صوت |
زائدۀ رشتهمانندی که از سطح یاخته بیرون میزند و اندام حرکتی باکتریها است * مصوب فرهنگستان اول کلمه "تاژک" در زبان فارسی به معنای ساختار یا عضوی در برخی از موجودات زنده است که معمولاً به عنوان یک زائده حرکتی یا حسی عمل میکند، مثلاً در باکتریها یا برخی از سلولهای جانوری. قواعد و نکات نگارشی برای کلمه تاژک: نحوه نوشتن: کلمه "تاژک" باید با حروف فارسی نوشته و املای آن به دقت رعایت شود. جنس و تعداد: "تاژک" در فارسی یک اسم است و میتواند در حالت جمع به "تاژکها" تغییر یابد. موقعیت در جمله: میتوان این واژه را در جملات به عنوان اسم یا موضوع جمله به کار برد. به عنوان مثال: نکات ارتباطی: هنگام اشاره به "تاژک" در متون علمی، تأکید بر کاربرد و ساختار آن میتواند به روشنتر شدن مفهوم کمک کند. زبان و لحن: در متون علمی و تخصصی، بهتر است از زبانی رسمی و دقیق استفاده شود. بهطور کلی، دقت در املای کلمات و توجه به جایگاه آنها در ساختار جملات میتواند به وضوح و صحت نگارشی کمک شایانی کند.
flagellum, cilium, cirrus, tajk
سوط
kamçı
flagelle
geißel
flagelo
flagello
شلاق، تازیانه، گیاه بالارونده و پیچی، مژه، مویچه، پر، ابر طرهای، پیچک