تثبیت
licenseمعنی کلمه تثبیت
معنی واژه تثبیت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- اثبات، استقرار، استواري، برقراري، تحكيم، ثابتسازي 2- استوار داشتن، برقرار كردن، برجاي داشتن | ||
انگلیسی | consolidation, fixation, stabilization, fixing, confirmation, fixity | ||
عربی | توحيد، تدعيم، الاندماج، تقوية، كل متماسك، الدمج | ||
ترکی | konsolidasyon | ||
فرانسوی | consolidation | ||
آلمانی | konsolidierung | ||
اسپانیایی | consolidación | ||
ایتالیایی | consolidamento | ||
مرتبط | تحکیم، تقویت، اتحاد، قوام، ترکیب، ثابت کردن، تعلق خاطر، تعیین، دلبستگی زیاد، استواری، ایجاد موازنه، ثبوت، حاشیه، لوازم، تایید، تصدیق، تاکید، ابرام، ثبات، قرار، پایداری | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تثبیت" در زبان فارسی به معنای استحکام بخشیدن یا ثابت کردن است و به طور خاص در زمینههای مختلفی مانند علم، استفاده از تکنیکهای مهندسی، روانشناسی، و حتی در حوزههای اجتماعی نیز کاربرد دارد. در ادامه به برخی از قواعد نگارشی و نحوه استفاده این کلمه میپردازیم: 1. قواعد نوشتاری:
2. نحوه استفاده:
3. نکات نگارشی:
4. استفاده در متون علمی:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "تثبیت" به درستی در نوشتارهای خود استفاده کنید. | ||
واژه | تثبیت | ||
معادل ابجد | 1312 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | tasbit | ||
معادل انگلیسی | fixation | ||
مرتبط با | استخوانپزشکی، روانشناسی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (تَ) [ ع . ] (مص م .) | ||
آواشناسی | tasbit | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی تثبیت | ||
پخش صوت |
[استخوانپزشکی] روشی در جراحی که در آن قطعات شکستۀ استخوان را با پیچ و پلاک و سایر ابزار ثابت میکنند [روانشناسی] 1. در روانکاوی، ماندگاری زیستمایه در یکی از مراحـل اولیۀ تحول روانیـ جنسی 2. در روانشناسی ادراک و حس (psychology of perception and sensat کلمه "تثبیت" در زبان فارسی به معنای استحکام بخشیدن یا ثابت کردن است و به طور خاص در زمینههای مختلفی مانند علم، استفاده از تکنیکهای مهندسی، روانشناسی، و حتی در حوزههای اجتماعی نیز کاربرد دارد. در ادامه به برخی از قواعد نگارشی و نحوه استفاده این کلمه میپردازیم: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "تثبیت" به درستی در نوشتارهای خود استفاده کنید.
1- اثبات، استقرار، استواري، برقراري، تحكيم، ثابتسازي
2- استوار داشتن، برقرار كردن، برجاي داشتن
consolidation, fixation, stabilization, fixing, confirmation, fixity
توحيد، تدعيم، الاندماج، تقوية، كل متماسك، الدمج
konsolidasyon
consolidation
konsolidierung
consolidación
consolidamento
تحکیم، تقویت، اتحاد، قوام، ترکیب، ثابت کردن، تعلق خاطر، تعیین، دلبستگی زیاد، استواری، ایجاد موازنه، ثبوت، حاشیه، لوازم، تایید، تصدیق، تاکید، ابرام، ثبات، قرار، پایداری1. قواعد نوشتاری:
2. نحوه استفاده:
3. نکات نگارشی:
4. استفاده در متون علمی: