تجمع
licenseمعنی کلمه تجمع
معنی واژه تجمع
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | انجمن كردن، جمعشدن، گرد آمدن | ||
متضاد | پراكندگي، تفرق | ||
انگلیسی | aggregation, association, calling | ||
عربی | تجميع، تجمع، مجموعة | ||
ترکی | toplama | ||
فرانسوی | rassemblement | ||
آلمانی | versammlung | ||
اسپانیایی | reunión | ||
ایتالیایی | assembramento | ||
مرتبط | تراکم، توده، اجتماع، انبوه، گرد امدگی، انجمن، وابستگی، مشارکت، پیوستگی، اتحاد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تجمع" در زبان فارسی به معنای گردهمایی یا اجتماع افراد است. در نوشتن و استفاده از این کلمه نکات زیر را در نظر داشته باشید:
مثالها:
با رعایت این نکات، میتوان به درستی و زیبایی از کلمه "تجمع" در نگارش فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | تجمع | ||
معادل ابجد | 513 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | tajammo' | ||
معادل انگلیسی | meeting | ||
مرتبط با | عمومی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (تَ جَ مُّ) [ ع . ] (مص ل .) | ||
آواشناسی | tajammo' | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی تجمع | ||
پخش صوت |
جمع شدن موقت گروهی از مردم که در طی چند ساعت به بحث و تبادل نظر و تصمیم گیری دربارۀ مسائل خاصی که ممکن است اجتماعی یا سیاسی باشد، می پردازند؛ این واژه در زبان فارسی بیشتر بار سیاسی به خود گرفته است و به آن دسته از اجتماعات سیاسی گفته می شود که در آنها افر کلمه "تجمع" در زبان فارسی به معنای گردهمایی یا اجتماع افراد است. در نوشتن و استفاده از این کلمه نکات زیر را در نظر داشته باشید: قواعد املایی: کلمه "تجمع" به صورت صحیح املایی نوشته میشود و نیازی به تغییرات خاص ندارد. جنس و عدد: این کلمه یک اسم جمع است و به تنهایی میتواند به معنای اجتماع افراد یا اشیاء باشد. ترکیبات: این کلمه میتواند در ترکیب با دیگر واژهها به کار رود، مانند "تجمع اعتراضی"، "تجمع عمومی"، یا "تجمع دانشجویان". فعلها و صفات مرتبط: معمولاً برای توصیف حالت یا نوع تجمع، میتوانید از صفتها و فعلهای مختلف استفاده کنید، مانند "برگزار کردن تجمع"، "شرکت در تجمع"، یا "تجمع آرام". مثالها: با رعایت این نکات، میتوان به درستی و زیبایی از کلمه "تجمع" در نگارش فارسی استفاده کرد.
انجمن كردن، جمعشدن، گرد آمدن
پراكندگي، تفرق
aggregation, association, calling
تجميع، تجمع، مجموعة
toplama
rassemblement
versammlung
reunión
assembramento
تراکم، توده، اجتماع، انبوه، گرد امدگی، انجمن، وابستگی، مشارکت، پیوستگی، اتحاد