تحرک
licenseمعنی کلمه تحرک
معنی واژه تحرک
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- تكان، جنبوجوش، جنبش، حركت 2- پويايي 3- جنبيدن، به حركتآمدن 4- دنياميسم 5- بهحركت درآوردن | ||
متضاد | آرامش، تحجر، سكون | ||
انگلیسی | mobility, locomotion, stimulus, volubility | ||
عربی | تنقلية، تحركية، إمكانية التنقل | ||
ترکی | hareketlilik | ||
فرانسوی | mobilité | ||
آلمانی | mobilität | ||
اسپانیایی | movilidad | ||
ایتالیایی | mobilità | ||
مرتبط | پویایی، جنبایی، حرکت، نقل و انتقال، مسافرت، نقل و انقال نیرو بوسیلهحرکت، محرک، تحریک، انگیزه، انگیختار، وسیله تحریک، چرخندگی، چرب زبانی، روانی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تحرک" در زبان فارسی به معنای جنب و جوش، فعالیت یا حرکت است و به عنوان یک اسم به کار میرود. در ادامه به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم:
با رعایت این نکات و قواعد، میتوان به درستی از واژه "تحرک" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | تحرک | ||
معادل ابجد | 628 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | taharrok | ||
معادل انگلیسی | mobility | ||
مرتبط با | علوم نظامی | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (تَ حَ رُّ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | taharrok | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی تحرک | ||
پخش صوت |
قابلیتی در نیروهای نظامی که به آنان امکان میدهد که ضمن حفظ توانایی انجام مأموریت اصلی بتوانند از مکانی به مکان دیگر حرکت کنند کلمه "تحرک" در زبان فارسی به معنای جنب و جوش، فعالیت یا حرکت است و به عنوان یک اسم به کار میرود. در ادامه به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم: استفاده به عنوان اسم: "تحرک" به معنای فعالیت فیزیکی یا روانی میتواند در جملات به عنوان اسم به کار رود. ترکیبهای فعلی: این کلمه میتواند در ترکیب با دیگر کلمات به صورت افعال استفاده شود. جمعسازی: به صورت جمع ممکن است به عنوان "تحرکات" استفاده شود. قید و صفت: میتوان از این کلمه به صورت قید یا صفت نیز استفاده کرد، اگرچه کاربرد آن به عنوان اسم رایجتر است. نگارش صحیح: توجه به نوشتار صحیح این کلمه (با "ت" و "م") و عدم اشتباه در نوشتار آن (مثلاً نوشتن "تحرک" به جای "تحرک") اهمیت دارد. با رعایت این نکات و قواعد، میتوان به درستی از واژه "تحرک" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
1- تكان، جنبوجوش، جنبش، حركت
2- پويايي
3- جنبيدن، به حركتآمدن
4- دنياميسم
5- بهحركت درآوردن
آرامش، تحجر، سكون
mobility, locomotion, stimulus, volubility
تنقلية، تحركية، إمكانية التنقل
hareketlilik
mobilité
mobilität
movilidad
mobilità
پویایی، جنبایی، حرکت، نقل و انتقال، مسافرت، نقل و انقال نیرو بوسیلهحرکت، محرک، تحریک، انگیزه، انگیختار، وسیله تحریک، چرخندگی، چرب زبانی، روانی