آمادگی
licenseمعنی کلمه آمادگی
معنی واژه آمادگی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بسيج، تدارك، تمهيد، تهيه 2- استعداد، توان، توانمندي، قابليت | ||
انگلیسی | readiness, preparation, preparedness, penchant, vigilance, tautness, lurch, predisposition, susceptibility | ||
عربی | استعداد، تأهب، رغبة، سهولة، قابل الإسترداد عند الطلب، رشاقة، ميل، الاستعداد | ||
ترکی | hazırlık | ||
فرانسوی | préparation | ||
آلمانی | vorbereitung | ||
اسپانیایی | preparación | ||
ایتالیایی | preparazione | ||
مرتبط | امادگی، تهیه، تدارک، اماده سازی، تمهید، تهیه مقدمات، پستابودن، روبراهی، میل شدید، علاقه، ذوق، میل، میل وافر، مراقبت، احتیاط، مواظبت، شب زنده داری، کشیک، کشیدگی و سفتی، نوسان، گوش بزنگی، شکستفاحش، چرخش ناگهانی کشتی بیک سو، تمایل قبلی، قابلیت، حساسسیت، فروگیری | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آمادگی" در زبان فارسی به معنای توانایی، قابلیت یا وضعیت آماده بودن برای انجام یک کار یا فعالیت خاص است. این کلمه بهصورت اسم کاربرد دارد و از نظر نگارشی و قواعد زبان فارسی چند نکته مهم برای استفاده صحیح از آن وجود دارد:
با رعایت این نکات، میتوانید کلمه "آمادگی" را بهدرستی در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | آمادگی | ||
معادل ابجد | 76 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | 'āmādegi | ||
معادل انگلیسی | preparation | ||
مرتبط با | اعتیاد | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
مختصات | (دِ) | ||
آواشناسی | 'AmAdegi | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی آمادگی | ||
پخش صوت |
سومین مرحلۀ تغییر رفتار اعتیادی که در آن فرد برای تغییر احساس نیاز میکند، ولی هنوز اقدامی نکرده است و در جستوجوی روش مناسب آن را به تأخیر میاندازد متـ . مرحلۀ آمادگی preparation stage کلمه "آمادگی" در زبان فارسی به معنای توانایی، قابلیت یا وضعیت آماده بودن برای انجام یک کار یا فعالیت خاص است. این کلمه بهصورت اسم کاربرد دارد و از نظر نگارشی و قواعد زبان فارسی چند نکته مهم برای استفاده صحیح از آن وجود دارد: نوشتن با حرف کج: کلمه "آمادگی" با حرف "آ" شروع میشود که به صورت کج نوشته میشود. تشکیل: این کلمه از دو بخش تشکیل شده است: "آماده" و پسوند "گی" که به معنای حالت و کیفیت است. پسوند "گی" به بسیاری از صفات دیگر نیز افزوده میشود. صرف و نحو: کلمه "آمادگی" به عنوان یک اسم، میتواند در جملات مختلف بهکار رود. مثلاً: نقطهگذاری: در جملات، توجه به نقطهگذاری صحیح حول این کلمه اهمیت دارد. مثلاً: "آمادگی او برای اجرای پروژه، قابل تحسین است." با رعایت این نکات، میتوانید کلمه "آمادگی" را بهدرستی در نوشتار خود استفاده کنید.
1- بسيج، تدارك، تمهيد، تهيه
2- استعداد، توان، توانمندي، قابليت
readiness, preparation, preparedness, penchant, vigilance, tautness, lurch, predisposition, susceptibility
استعداد، تأهب، رغبة، سهولة، قابل الإسترداد عند الطلب، رشاقة، ميل، الاستعداد
hazırlık
préparation
vorbereitung
preparación
preparazione
امادگی، تهیه، تدارک، اماده سازی، تمهید، تهیه مقدمات، پستابودن، روبراهی، میل شدید، علاقه، ذوق، میل، میل وافر، مراقبت، احتیاط، مواظبت، شب زنده داری، کشیک، کشیدگی و سفتی، نوسان، گوش بزنگی، شکستفاحش، چرخش ناگهانی کشتی بیک سو، تمایل قبلی، قابلیت، حساسسیت، فروگیری