مین
licenseمعنی کلمه مین
معنی واژه مین
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | خمپاره، ماده منفجره (كاشته شده درزمين) | ||
انگلیسی | mine | ||
عربی | لغم، منجم، كنز، نفق تحت موقع، زرع الألغام، نقب، استخرج، استثمر، لي، ملكي، مِلكِي | ||
ترکی | maine | ||
فرانسوی | maine | ||
آلمانی | maine | ||
اسپانیایی | maine | ||
ایتالیایی | maine | ||
مرتبط | کان، نقب، راه زیر زمینی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مین" در زبان فارسی به چند معنا به کار میرود و استفاده درست آن نیازمند رعایت قواعد نگارش و دستور زبان است. در زیر به برخی نکات مربوط به این کلمه اشاره میشود:
توجه داشته باشید که در هر زمینهای از زبان، معنای خاص و کاربردهای متفاوت ممکن است وجود داشته باشد و لازم است متن مربوط به آن زمینه را به دقت بررسی کنید. | ||
واژه | مین | ||
معادل ابجد | 100 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | min | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [فرانسوی: mine] (نظامی) | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | min | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مین | ||
پخش صوت |
دستگاهي مصنوعي از نوع سلاحهاي جنگي حاوي مواد کلمه "مین" در زبان فارسی به چند معنا به کار میرود و استفاده درست آن نیازمند رعایت قواعد نگارش و دستور زبان است. در زیر به برخی نکات مربوط به این کلمه اشاره میشود: معنا و کاربرد: نوشتار: قواعد نگارشی: توجه داشته باشید که در هر زمینهای از زبان، معنای خاص و کاربردهای متفاوت ممکن است وجود داشته باشد و لازم است متن مربوط به آن زمینه را به دقت بررسی کنید.
منفجره که در مسير عبور دشمن زير خاک کنند
خمپاره، ماده منفجره (كاشته شده درزمين)
mine
لغم، منجم، كنز، نفق تحت موقع، زرع الألغام، نقب، استخرج، استثمر، لي، ملكي، مِلكِي
maine
maine
maine
maine
maine
کان، نقب، راه زیر زمینی