ناپیدا
licenseمعنی کلمه ناپیدا
معنی واژه ناپیدا
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | پنهان، غايب، گم، مختفي، مخفي، مستور، مفقودالاثر، مفقود، ناآشكار، ناپديد، نامرئي، نامشهود، نهان، نهفته | ||
متضاد | پيدا، ظاهر | ||
انگلیسی | unclear,blind,inconspicuous,indiscernible,latent,missing,transparent | ||
عربی | مفتقد | ||
ترکی | eksik | ||
فرانسوی | manquant | ||
آلمانی | fehlen | ||
اسپانیایی | desaparecido | ||
ایتالیایی | mancante | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ناپیدا" در زبان فارسی به معنی "غیر قابل مشاهده" یا "مخفی" به کار میرود و میتوان آن را به عنوان یکی از صفتهای مرکب در زبان فارسی دستهبندی کرد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
با توجه به این نکات، میتوان از "ناپیدا" به طور صحیح در جملات فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | ناپیدا | ||
معادل ابجد | 68 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | nāpeydā | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [قدیمی] | ||
آواشناسی | nApeydA | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ناپیدا | ||
پخش صوت |
غايب، نامرئي، نامشهود کلمه "ناپیدا" در زبان فارسی به معنی "غیر قابل مشاهده" یا "مخفی" به کار میرود و میتوان آن را به عنوان یکی از صفتهای مرکب در زبان فارسی دستهبندی کرد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود: ساختار کلمه: ناپیدا از ترکیب پیشوند "نا" و صفت "پیدا" تشکیل شده است. پیشوند "نا" در فارسی به معنای منفیکننده است. نحوه نوشتار: این کلمه باید به صورت یکپارچه نوشته شود: "ناپیدا" و بین اجزای آن فاصلهای وجود ندارد. نقش دستوری: ناپیدا میتواند به عنوان صفت در جمله مورد استفاده قرار گیرد و به توصیف اسمها بپردازد. برای مثال: "این شیء ناپیدا است." جنس و تعداد: "ناپیدا" یک صفت غیرمؤنث و مذکر است و در ترکیب با اسمهای مؤنث و مذکر استفاده میشود: "کتاب ناپیدا" یا "مکان ناپیدا". استفاده در متون: کاربر میتواند از این کلمه در متون علمی، ادبی و غیره استفاده کند. به عنوان مثال: "در دل شب، ستارهای ناپیدا به آسمان پیوست." با توجه به این نکات، میتوان از "ناپیدا" به طور صحیح در جملات فارسی استفاده کرد.
پنهان، غايب، گم، مختفي، مخفي، مستور، مفقودالاثر، مفقود، ناآشكار، ناپديد، نامرئي، نامشهود، نهان، نهفته
پيدا، ظاهر
unclear,blind,inconspicuous,indiscernible,latent,missing,transparent
مفتقد
eksik
manquant
fehlen
desaparecido
mancante