نافذ
licenseمعنی کلمه نافذ
معنی واژه نافذ
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- كارگر، كاري، موثر 2- ثاقب، جاذب، گيرا 3- روان | ||
انگلیسی | penetrating, penetrative, incisive, pervasive, penetrant, dominant, trenchant, influent, predominant | ||
عربی | نفاذ، نافذ، مخترق، ثاقب، داخل، بعيد النظر، ذكي، حاد، اختراق | ||
ترکی | delici | ||
فرانسوی | pénétrant | ||
آلمانی | durchdringend | ||
اسپانیایی | penetrante | ||
ایتالیایی | penetrante | ||
مرتبط | رسوخ کننده، وابسته به نفوذ کردن، قاطع، برنده، تیز، دندان پیشین، ثنایا، فراگیر، فرا گیرنده، غالب، مسلط، برتر، برجسته، حکمفرما، بران، سخت، درون ریز، عمده | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "نافذ" در زبان فارسی به معنای "قابل نفوذ" یا "توانایی ورود به داخل" است و در متنها و جملات مختلف کاربرد دارد. برای استفاده صحیح از این کلمه و بهکارگیری صحیح قواعد نگارشی و نوشتاری، نکات زیر را مدنظر قرار دهید:
به طور کلی، توجه به موارد بالا به شما کمک میکند تا از کلمه "نافذ" به درستی و به شکل مؤثر در نگارش خود استفاده کنید. | ||
واژه | نافذ | ||
معادل ابجد | 831 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | nāfez | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (فِ) [ ع . ] (اِفا.) | ||
آواشناسی | nAfez | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی نافذ | ||
پخش صوت |
درگذرنده ، فرو رونده ، نفوذ کننده کلمه "نافذ" در زبان فارسی به معنای "قابل نفوذ" یا "توانایی ورود به داخل" است و در متنها و جملات مختلف کاربرد دارد. برای استفاده صحیح از این کلمه و بهکارگیری صحیح قواعد نگارشی و نوشتاری، نکات زیر را مدنظر قرار دهید: املا: کلمه "نافذ" با "و" در انتهای کلمه نوشته میشود و نباید به اشتباه به صورت "نافع" نوشته شود. جنس کلمه: "نافذ" به عنوان یک صفت به کار میرود و میتواند به توصیف اسمهای مختلفی از جمله اجسام و مفاهیم انتزاعی اشاره کند. ترکیبهای کلامی: "نافذ" میتواند با اسمهای دیگر به کار رود. مثلاً: تطبیق با زبان و ادبیات: در متون ادبی، کلمه "نافذ" ممکن است به جنبههای معنوی یا عاطفی نیز اشاره داشته باشد. به عنوان مثال، "چشمهای نافذ" که به عمق نگاه یا توانایی درک عواطف اشاره دارد. به طور کلی، توجه به موارد بالا به شما کمک میکند تا از کلمه "نافذ" به درستی و به شکل مؤثر در نگارش خود استفاده کنید.
1- كارگر، كاري، موثر
2- ثاقب، جاذب، گيرا
3- روان
penetrating, penetrative, incisive, pervasive, penetrant, dominant, trenchant, influent, predominant
نفاذ، نافذ، مخترق، ثاقب، داخل، بعيد النظر، ذكي، حاد، اختراق
delici
pénétrant
durchdringend
penetrante
penetrante
رسوخ کننده، وابسته به نفوذ کردن، قاطع، برنده، تیز، دندان پیشین، ثنایا، فراگیر، فرا گیرنده، غالب، مسلط، برتر، برجسته، حکمفرما، بران، سخت، درون ریز، عمده