نزول
licenseمعنی کلمه نزول
معنی واژه نزول
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- سقوط، فرود، هبوط 2- تنزيل، ربا، ربح، سود، فرع، مرابحه 3- افت، كاهش 4- دخول، ورود | ||
متضاد | 1- صعود، 2- افزايش | ||
انگلیسی | descent, fall, downturn, discount, devolution, fall-off, the descent | ||
عربی | أصل، نزول، هبوط، سلالة، نسب، منحدر، سقوط، إنتقال ملكية، بنحدر من سلالة ما، ظهور مفاجئ، غارة، هجوم مباغت، جيل، مهاجمة | ||
ترکی | iniş | ||
فرانسوی | la descente | ||
آلمانی | der abstieg | ||
اسپانیایی | el descenso | ||
ایتالیایی | la discesa | ||
مرتبط | نژاد، سرازیری، پاییز، افتادن، رکود اقتصادی، کاهش، سیرنزولی، سیر بطرف پایین، تخفیف، تخ-فیف، انتقال، واگذاری، تفویض اختیارات، انحطاط، فساد تدریجی، انحراف | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "نزول" در زبان فارسی به معنای "پایین آمدن" یا "فرود آمدن" است و در متون مختلف بهویژه در حوزههای مذهبی و ادبی به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش مرتبط با آن، میتوان به چند نکته توجه کرد:
با رعایت این اصول میتوان از کلمه "نزول" به شکلی صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتار استفاده کرد. | ||
واژه | نزول | ||
معادل ابجد | 93 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | nozul | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (نُ) [ ع . ] (مص ل .) | ||
آواشناسی | nozul | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی نزول | ||
پخش صوت |
فرود آمدن، پائين آمدن، فروشدن کلمه "نزول" در زبان فارسی به معنای "پایین آمدن" یا "فرود آمدن" است و در متون مختلف بهویژه در حوزههای مذهبی و ادبی به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش مرتبط با آن، میتوان به چند نکته توجه کرد: معنی و کاربرد: "نزول" به طور خاص در زمینههای دینی مانند نزول وحی یا نزول قرآن استفاده میشود. همچنین در زمینههای غیرمذهبی به معنای فرود آمدن، مانند نزول باران، به کار میرود. نحو: این کلمه معمولاً به عنوان اسم به کار میرود. برای مثال: فعلهای مرتبط: برای استفاده بهتر در جملهها میتوان به فعلهایی مانند "نمودن"، "داشتن"، "رخ دادن" و ... توجه کرد: نکات نگارشی: با رعایت این اصول میتوان از کلمه "نزول" به شکلی صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
1- سقوط، فرود، هبوط
2- تنزيل، ربا، ربح، سود، فرع، مرابحه
3- افت، كاهش
4- دخول، ورود
1- صعود،
2- افزايش
descent, fall, downturn, discount, devolution, fall-off, the descent
أصل، نزول، هبوط، سلالة، نسب، منحدر، سقوط، إنتقال ملكية، بنحدر من سلالة ما، ظهور مفاجئ، غارة، هجوم مباغت، جيل، مهاجمة
iniş
la descente
der abstieg
el descenso
la discesa
نژاد، سرازیری، پاییز، افتادن، رکود اقتصادی، کاهش، سیرنزولی، سیر بطرف پایین، تخفیف، تخ-فیف، انتقال، واگذاری، تفویض اختیارات، انحطاط، فساد تدریجی، انحراف