نشئه
licenseمعنی کلمه نشئه
معنی واژه نشئه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | تلذذ، سرخوشي، سكر، كيف، كيفور، لذت، مستي، نشوت | ||
انگلیسی | drunkenness, trance, kef, entum | ||
عربی | السكر، سكر ثمل، الادمان للخمر | ||
ترکی | sarhoşluk | ||
فرانسوی | intoxication | ||
آلمانی | rausch | ||
اسپانیایی | intoxicación | ||
ایتالیایی | intossicazione | ||
مرتبط | مستی، بیهوشی، از خود بیخودی، کیف، حشیش، بنگ | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "نشئه" در زبان فارسی به معنای حالتی از سرخوشی یا مستی است که ممکن است به دلیل مصرف مواد مخدر یا الکل به وجود آید. این کلمه بهطور معمول به عنوان اسم استفاده میشود. در ادامه، برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه را بررسی میکنیم:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی و به شکلی مؤثر از کلمه "نشئه" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | نشئه | ||
معادل ابجد | 356 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نقش دستوری | صفت | ||
مختصات | (نَ ئِ) [ ع . نشأة ] (اِمص .) | ||
آواشناسی | naS'e | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی نشئه | ||
پخش صوت |
بر گرفته در فارسي سرخوشي شنگولي کلمه "نشئه" در زبان فارسی به معنای حالتی از سرخوشی یا مستی است که ممکن است به دلیل مصرف مواد مخدر یا الکل به وجود آید. این کلمه بهطور معمول به عنوان اسم استفاده میشود. در ادامه، برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه را بررسی میکنیم: نحوه نوشتن: کلمه "نشئه" باید به همین شکل نگاشته شود و صحیح است. توجه به املای صحیح آن مهم است. تلفظ: تلفظ این کلمه به صورت "نَشئه" است و در برخی لهجهها ممکن است اندکی متفاوت باشد. جنس کلمه: "نشئه" یک اسم مؤنث است. جمع: جمع "نشئه" به صورت "نشئهها" است. مفاهیم مرتبط: این کلمه میتواند به حالات مختلفی اشاره داشته باشد، از جمله حالت سرخوشی، بیهوشی یا نشئه شدن از مصرف مواد. استفاده در جملات: با رعایت این نکات، میتوانید به درستی و به شکلی مؤثر از کلمه "نشئه" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
سرمستي هوشروي
تلذذ، سرخوشي، سكر، كيف، كيفور، لذت، مستي، نشوت
drunkenness, trance, kef, entum
السكر، سكر ثمل، الادمان للخمر
sarhoşluk
intoxication
rausch
intoxicación
intossicazione
مستی، بیهوشی، از خود بیخودی، کیف، حشیش، بنگ