جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
حرر|فك , تخلص من , حل , حر , مجان , مطلق الحرية , مطلق , طليق , مطلق السراح , معافى , متفرغ , متحرر من , خالص مصفى , متمتع بحقوق المواطن , معفى من , غير خاضع ل , مطلق غير مقيد , سالك , مجانيا , بحرية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "آزاد" در زبان فارسی به معنای بدون قید و شرط، رها و مستقل است. در نوشتار فارسی، این کلمه میتواند در جملات مختلف به کار رود و قواعد نگارشی خاصی برای استفاده از آن وجود ندارد. اما در ادامه به برخی نکات و قواعد مربوط به استفاده از این کلمه اشاره میشود:
جنس و نوع کلمه: "آزاد" یک صفت است و معمولاً برای توصیف نامها یا موضوعات استفاده میشود. مثلاً: "او یک انسان آزاد است."
استفاده در جملات مختلف:
به عنوان صفت:
"این کتاب آزادانه در بازار منتشر شده است."
در عبارات ترکیبی:
"حقوق بشر شامل آزادیهای سیاسی و اجتماعی است."
قواعد نگارشی:
نوشتن "آزاد" با حرف اول بزرگ در ابتدای جمله:
"آزاد بودن حق طبیعی هر انسان است."
استفاده از ویرگول در صورتی که "آزاد" در وسط جمله و به عنوان توضیح بیفتد:
"او، آزاد از هر قید و بندی، به سفر رفت."
ترکیبهای مرتبط: واژگانی مانند "آزادی"، "آزادمنشی" و "آزاداندیشی" نیز با "آزاد" مرتبط هستند و میتوانند در فهم مفهوم آن مؤثر باشند.
توجه به فرهنگ واژهها: در متنهای رسمی و غیررسمی، توجه به زمینه کلمه "آزاد" و استفاده از آن در معانی مختلف (سیاسی، اجتماعی، فرهنگی) مهم است.
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "آزاد" به طور مؤثر و صحیح در نوشتارهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "آزاد" در جملات آورده شده است:
در تعطیلات تابستانی، بچهها میتوانند آزادانه بازی کنند و تفریح کنند.
او همیشه به دنبال فرصتهایی است که بتواند ایدههایش را به صورت آزادانه بیان کند.
این کشور به تمام شهروندانش حقوق آزادی و حقوق بشر را اعطا کرده است.
کتابخانه عمومی مکانی است که برای همه آزاد و قابل دسترسی است.
او در یک محیط آزاد بزرگ شده و یاد گرفته است که نظراتش را بدون ترس ابراز کند.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مرتبط: رایگان، مجانی، عاری، ازاد، باز، سرگشاده، گشوده، روباز، علنی، مفتوح، سست، شل، گشاد، لق، هرزه، اعزام نشده، ناوابسته، توفیق نشده، منتظردستور، اسان، بیمانع، معاف، بی بند و بار، مفت، مصون، دارای مصونیت قانونی و پارلمانی، امتیازی، اشکار، دارای حق امتیاز، ظاهر، گشاده، مطلق، نا محدود، ناخوددار، بی لجام، خود کار، اداره شونده بوسیله خویشتن