نیزه
licenseمعنی کلمه نیزه
معنی واژه نیزه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | خنجر، دشنه، رمح، زوبين، شمشير | ||
انگلیسی | spear, lance, dart, harpoon, halberd, shaft, gad, gaff, gavelock, gig | ||
عربی | حربة، رمح، رماح، حامل الرمح، برعم جديد، ورقة عشب جديدة، طعن برمح، طعن بحربة، غرز | ||
ترکی | mızrak | ||
فرانسوی | lance | ||
آلمانی | speer | ||
اسپانیایی | lanza | ||
ایتالیایی | lancia | ||
مرتبط | نیزه ای، پیکان، نیزه دار، سنان، خشت، سخمه، حرکت تند، زوبین، تیر، زوبین مخصوص صید نهنگ، نیشتر، خاده، تبر زین، محور، میل، میله، استوانه، چاه، سیخک، سیخ، دیلم، گوه، چنگک، قهقهه، شوخی فریبنده، اهرم اهنی، فرفره، هر چیز چرخنده، نوعی کرجی پارویی یابادبانی، ادم غریب | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «نیزه» در زبان فارسی به معنای یک نوع سلاح سر نیزهدار است و از نظر نگارشی و قواعد زبان فارسی میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
با رعایت این نکات، میتوان نوشتار صحیح و معناداری پیرامون واژه «نیزه» داشت. | ||
واژه | نیزه | ||
معادل ابجد | 72 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | neyze | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: nēzak] ‹نیزک› | ||
مختصات | (نِ زِ) (اِ.) | ||
آواشناسی | neyze | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی نیزه | ||
پخش صوت |
حربه معروف که بعربي آنرا رمح و سنان گويند کلمه «نیزه» در زبان فارسی به معنای یک نوع سلاح سر نیزهدار است و از نظر نگارشی و قواعد زبان فارسی میتوان به نکات زیر اشاره کرد: هجی و نوشتار: «نیزه» به صورت «نیزه» نوشته میشود و در تلفظ آن، حرف «ز» صامت است. نقش کلمه: «نیزه» معمولاً به عنوان اسم به کار میرود و میتواند در جملات به عنوان فاعل، مفعول یا دیگر اجزای جمله استفاده شود. جمع کلمه: جمع «نیزه» به صورت «نیزهها» یا «نیزان» است. در متون رسمی و ادبی معمولاً از جمع «نیزهها» استفاده میشود. تراکم واژگانی: در متون ادبی و تاریخی، کلمه «نیزه» ممکن است در ترکیبات مختلفی همچون «نیزه جنگی» یا «نیزه شکار» به کار رود. با رعایت این نکات، میتوان نوشتار صحیح و معناداری پیرامون واژه «نیزه» داشت.
خنجر، دشنه، رمح، زوبين، شمشير
spear, lance, dart, harpoon, halberd, shaft, gad, gaff, gavelock, gig
حربة، رمح، رماح، حامل الرمح، برعم جديد، ورقة عشب جديدة، طعن برمح، طعن بحربة، غرز
mızrak
lance
speer
lanza
lancia
نیزه ای، پیکان، نیزه دار، سنان، خشت، سخمه، حرکت تند، زوبین، تیر، زوبین مخصوص صید نهنگ، نیشتر، خاده، تبر زین، محور، میل، میله، استوانه، چاه، سیخک، سیخ، دیلم، گوه، چنگک، قهقهه، شوخی فریبنده، اهرم اهنی، فرفره، هر چیز چرخنده، نوعی کرجی پارویی یابادبانی، ادم غریب