وزیر
licenseمعنی کلمه وزیر
معنی واژه وزیر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- دستور، صاحبديوان 2- فرزين | ||
انگلیسی | minister,vizier,queen | ||
عربی | وزير | ||
ترکی | bakan | ||
فرانسوی | ministre | ||
آلمانی | minister | ||
اسپانیایی | ministro | ||
ایتالیایی | ministro | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "وزیر" در زبان فارسی به عنوان یک اسم مورد استفاده قرار میگیرد و در جملات مختلف نقشهای متفاوتی میتواند داشته باشد. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
به طور کلی، استفاده صحیح از "وزیر" و ترکیبهای آن در جملات فارسی باعث بهبود وضوح و دقت نگارش خواهد شد. | ||
واژه | وزیر | ||
معادل ابجد | 223 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | vazir | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [معرب، مٲخوذ از پهلوی: vičīr، جمع: وُزَراء] | ||
مختصات | (وَ) [ ع . ] (اِ. ص .) | ||
آواشناسی | vazir | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی وزیر | ||
پخش صوت |
پارسي تازي گشته وچير ويچير
وزير دستور دستور
چاوشي رفت تاکند دورش
ديد از دور شاه و دستورش
(سنائي حديقه)
(صفت اسم) -1 دستور جمع : وزرا ء .
توضيح دردوره ء عباسيان وزير نخست
رئيس دويان انشا ء وطغري بود و
در زمان هارون الرشيد بر اهميت اين
مقام افزوده شد . در زمان سلجوقيان
مهمترين مقام در دستگاه اداري مملکت
بشمار ميرفت اما در اواخر
اين دوره از اهميت آن کاسته شد . در
دوره ء صفويه وزير همين معني امروزي
را داشت . يا ترکيبات اسمي . وزير
آباداني و مسکن . وزيري که وزارت
آباداني و مسکن را اداره کند. يا وزير
آب و برق . وزيري که وزارت آب و برق
را اداره کند .يا وزير آموزش و
پرورش . وزيري که وزارت آموزش و
پرورش را اداره کند. يا وزير اصفهان .
مسئول رسيدگي کردن بامورخانه ها
و عمارات وباغها واملاک وآسياهاو
مستغلات و قنوات سلطنتي و خالصه
در شهر و ولايت اصفهان بود. عوايد
آنها را جمع آوري ميکرد و بمصارفي که
مقرر شده بود ميرسانيد.يا وزير اطلاعات.
وزيري که وزارت اطلاعات را اداره کند.
وزير اعظم . صدر اعظم . رئيس الوزرا ء
نخست وزير صفويان و قاجاريان) .
ياوزير اقتصاد. وزيري که وزارت
اقتصاد رااداره کند. يا وزير
امورخارجه . وزيري که وزارت امور خارجه
را اداره کند (قاجاريان پهلويان).
يا وزير اوقاف . وزيري که وزارت
اوقاف را اداره کند. يا وزير
بازرگاني . وزيري که وزرات بازرگاني
را اداره کند. يا وزير بقايا.
وزيري که مستقيما تحت نظر صدراعظم
کارميکرد . وي ماموريت داشت حساب
ولات و حکام را از آنهابگيرد و به
مستوفي محل بدهد که حساب را تنظيم کنند
و اگر ولات يا حکام طبق اين حساب
بدهکار بودندطلب دولت رابگيرد و به
وزير خزانه تحويل بدهد .در زمان سلطنت
ناصرالدين شاه آقا علي امين حضورآشتيانه
وزير بقايا بود و در دوره ء مظفرالدين شاه
سلطان علي خان وزيرافخم باين مقام
نايل گرديد وبعد پسراوامين الملک .
يا وزير بهداري . وزيري که وزارت
بهداري را اداره کند وزير صحيه .
يا وزير پست و تلگراف (و تلفن) .
وزيري که وزارت پست وتلگراف (و تلفن)
را اداره کند . يا وزير پيشه وهنر.
وزيري که وزارت پيشه و هنر را اداره کند
وزير صناعت . يا وزير تجارت .
وزيري که وزارت تجارت رااداره کند
(قاجاريان پهلويان) . يا وزير
تفنگچيان . کسي که بامستوفي مخصوص
ايندسته از سپاه مسئول کارهاي دفتري
تفنگچيان و يوزباشيان ومين باشيان و
جارچيان بود. يا وزير تلگراف
تلگرافخانه . وزيري که وزارت
تلگراف را اداره ميکرد (قاجاريان)
وزير اداره ء تلگرافيه : جناب
مخبرالدوله وزير تلگرافخانه ء
ممالک محرومه .)) يا وزير جنگ .
وزيري که وزارت جنگ را اداره کند
(قاجاريان پهلويان) . يا وزير چپ .
- 1 وزير دوم (پس ازصدراعظم) .
- 2 مجلس نويس (صفويان) .يا وزير
خالصه . وزيري که وزارت خالصه را
اداره ميکرد (صفويان) .ياوزيرخزانه .
وزيري بوددرعهدقاجاريه که زير نظر
صدر اعظم کار ميکرد و در حقيقت
متصدي خزانه ء کشور بود اگر ولات يا
حکام بدهکار بودند مستوفي محل
طلب دولت را ميگرفت و به وزير خزانه
تحويل ميداد اگر دستور العمل
مبلغي اضافه از مخارج داشت وزير
خزانه آنرا ازولي ياحاکم مي گرفت
تا بمصرف بروات صادر مرکر ومخارج ديگر
برساند واگر برعکس کتابچه
يا باصطلاح فاضل داشت وزير خزانه
کسري را براي حاکم يا والي محل مي فرستاد
تامخارج پيش بيني شده در کتابچه ء
دستور العمل معوق نماند. ياوزيرداخله .
وزيري که وزارت داخله را اداره کند
(قاجاريان پهلويان) .يا
وزير دادگستري . وزيري که وزارت
دادگستري را اداره کند(پهلويان)
وزير عدليه . يا وزير دارايي .
وزيري که وزارت دارايي را اداره کند
(پهلويان) وزيرماليه . ياوزير
دايره ء انتقالي . وزير مزبور مانند
وزير اصفهان ظاهرا جز ء اعضاي
شعبه ء دستگاه حکومتي بوده است .
وي وظيفه داشت که براراضي خالصه
نظارت کند ونگذارد نقصانيمتوجه ء
خالصه ء شريفه گردد . يا وزير دربار
(اعظم) . وزيري که وزارت دربار
را اداره کند (قاجاريان پهلويان) .
يا وزير دفاع ملي . وزيري که وزرات
دفاع ملي را اداره کند. يا
وزيردفتر. وزيري که وزارت دفتر را
ادراه ميکرد خزانه دارکشور
(قاجاريان).
يا وزير دفتراستيفا. وزيري که
وزارت دفتراستيف رااداره ميکرد. يا
وزير راست . صدراعظم (اعتمادالدوله)
که درجانب راست شاه مي نشست (صفويان)
مقابل وزير چپ . يا وزير راه . وزيري
که وزارت راه رااداره ميکرد وزير
طرق . يا وزير رسايل (خاصه خاصه ء
سلطنتي) . وزيري که وزارت رسايل
رااداره ميکرد .يا وزير زراعت .
وزيري که وزارت زراعت را اداره ميکرد
قاجاريان) وزير کشاورزي . يا
وزير صناعت . وزيري ک وزارت صناعت
را اداره ميکرد(پهلوي) وزيرپيشه و هنر .
يا وزير طرق (وشوارع) . وزير راه .
يا وزير عدليه (عظمي) . وزيري که
وزارت عدليه را اداره کند (قاجاريه
پهلوي اول) . ياوزير علوم .
وزيري که وزارت علوم را اداره ميکرد
قاجاريان) . وزير فرهنگ وزير معارف
وزير آموزش وپرورش . ياوزير غلامان .
وزيري که باموردفتري و مواجب و تيول و
انعام غلامان و ساير کارهاي ايشان
رسيدگي ميکرد . يا وزير فرهنگ .
وزيري که وزارت فرهنگ را اداره کند
(پهلويان) وزير آموزش و پرورش
وزير علوم وزير معارف . يا وزير
فرهنگ وهنر. وزيري که وزارت فرهنگ و
هنر را ادراه کند(پهلوي دوم) . يا
وزير فوايد (فوائد) عامه . وزيري که
وزارت فوايد عامه رااداره کند
(قاجاريه و پهلوي اول) .يا وزير قورچيان .
وزيري که بکارهاي دفتري قورچيان
ميرسيد و بامستوفي قورچيان احکام
مواجب و تيول ايشان راتهيه ميکرد.
يا وزير کار(و خدمات اجتماعي) .
وزيري که وزارت کار را اداره کند
(پهلويان) .ياوزير کشاورزي .
وزيري که وزارت کشاورزي را
اداره کند (پهلويان) وزير زراعت
وزير فلاحت . يا وزير کشور . وزيري که
وزرارت کشور را اداره کند (پهلويان)
وزير داخله . يا وزير گمرک
(گمرکخانه ها گمرکات) . وزيري که
وزارت گمرک را اداره کند (قاجاريان
پهلويان) . يا وزير لشکر . وزير
جنگ (قاجاريان) .ياوزير ماليه .
وزيري که وزارت ماليه را اداره ميکرد
(قاجاريان پهلوي اول) وزير
دارايي . يا وزير مختار (سيا) .
مامور وزارت خارجه درسفارت خانه ء
کشور خود که در کشور ديگر بکار مي پردازد.
مقام وي پس از سفير (کبير) است :
حاجي محسن خان معين الملک وزير مختار .
يا وزير مشاغل . وزيري که وزارت مشاغل
را اداره ميکرد (قاجاريان) وزير کار .
يا وزير معادن . وزيري که وزارت
معادن را اداره ميکرد (قارجاريان) .
يا وزير معارف . وزيري که وزارت معارف
را اداره ميکرد (مشروطيت) وزيرعلوم
وزير فرهنگ وزير آموزش و پرورش .
يا وزير موقوفات . وزير اوقاف
(صفويان) . يا وزير نظام 0 متصدي امور
لشکري آذربايجان در عهد قاجاريه :
((ميرزا فتحعي خان صاحب ديوان وزير
نظام وپيشکارمملکت آذربايجان .))
توضيح رئيس قشون آذربايجان را از
زماني که اين شغل با ميرزا تقي خان
امير نظام (اميرکبير) بوده است
((وزيرنظام)) ميناميدند. اول دفعه اي
که اين لقب شغلي بلقب عادي مبدل گشته
موقعي است که محمدابراهيم خان دايي
نايب السلطنه (فرزندناصرالدين شاه)
که قبلا معمارباشي بوده بوزارت
تهران سرافراز شده است . ياوزير
وظايف (وظائف) . وزيري که وزارت
وظايف را اداره ميکرد . - 2 صدراعظم
رئيس الوزرا ء : ((الب ارسلان ...
بدلالت نظام الملک عميدالملک
ابونصر کندري را که وزير او و طغرلبک
بود ... بگرفت .)) - 3 معادن ناظر
بيوتات (صفويان) - 4 (شطرنج)
مهره ايست درشطرنج که ازهمه ء مهره ها
قوي تر و قدرت حرکتش بيشتر است .
وزير ميتواند در هر نوبت در امتداد
ستون و عرض صفحه ونيزروي هر دو قطر
صفحه حرکت کند . حرکت وزير هموار
بخط مستقيم (عمودي يا افقي يااريب)
صورت ميگيرد و بهمين ترتيب
مهره هاي حريف را ميتواند بگيرد .
- 5 يکي از صفحات فنر که در اتومبيل
نصب مي شود .
1- دستور، صاحبديوان
2- فرزين
minister,vizier,queen
وزير
bakan
ministre
minister
ministro
ministro
کلمه "وزیر" در زبان فارسی به عنوان یک اسم مورد استفاده قرار میگیرد و در جملات مختلف نقشهای متفاوتی میتواند داشته باشد. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
-
نقش دستوری:
- "وزیر" میتواند به عنوان فاعل، مفعول و یا مفعول ثانویه در جمله استفاده شود.
- مثال: "وزیر جدید به مجلس رفت." (فاعل)
- مثال: "ما از وزیر تقدیر کردیم." (مفعول)
- "وزیر" میتواند به عنوان فاعل، مفعول و یا مفعول ثانویه در جمله استفاده شود.
-
جمع بستن:
- جمع "وزیر"، "وزرای" و "وزیران" است.
- مثال: "وزرای دولت جلسهای برگزار کردند."
- جمع "وزیر"، "وزرای" و "وزیران" است.
-
مضاف و مضافالیه:
- هنگامی که "وزیر" در ترکیبهای مضاف و مضافالیه استفاده میشود، باید به قوانین مربوط به آن توجه کرد.
- مثال: "وزیر آموزش و پرورش تصمیماتی اتخاذ کرده است."
- هنگامی که "وزیر" در ترکیبهای مضاف و مضافالیه استفاده میشود، باید به قوانین مربوط به آن توجه کرد.
-
استفاده از صفات:
- میتوان صفتهایی به کلمه "وزیر" اضافه کرد تا ویژگیهای بیشتری را بیان کند.
- مثال: "وزیر با تجربه" یا "وزیر جوان".
- میتوان صفتهایی به کلمه "وزیر" اضافه کرد تا ویژگیهای بیشتری را بیان کند.
- نکات نگارشی:
- در متنهای رسمی و علمی، باید توجه داشت که کلمه "وزیر" به درستی و بهطور مناسب در متن استفاده شود و از ابهام جلوگیری کرد.
- همچنین در استفاده از واژهها و عبارات مرتبط با "وزیر"، به شکل رسمی و مناسب آنها توجه کنید.
به طور کلی، استفاده صحیح از "وزیر" و ترکیبهای آن در جملات فارسی باعث بهبود وضوح و دقت نگارش خواهد شد.