وسیع کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه وسیع کردن
معنی واژه وسیع کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | broaden, enlarge, gum, widespread | ||
عربی | وسع، اتسع، عرض، توسع | ||
مرتبط | پهن کردن، منبسط کردن، عریض کردن، بزرگ کردن، با تفصیل شرح دادن، توسعه دادن، بسط دادن، با لثه جویدن، چسب زدن، چسباندن، گول زدن، صمغی شدن | ||
واژه | وسیع کردن | ||
معادل ابجد | 420 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی وسیع کردن | ||
پخش صوت |
گشاد کردن پهن کردن فراخ کردن
broaden, enlarge, gum, widespread
وسع، اتسع، عرض، توسع
پهن کردن، منبسط کردن، عریض کردن، بزرگ کردن، با تفصیل شرح دادن، توسعه دادن، بسط دادن، با لثه جویدن، چسب زدن، چسباندن، گول زدن، صمغی شدن