وشاق
licenseمعنی کلمه وشاق
معنی واژه وشاق
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | والعمود | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "وشاق" به معنای «دوپاره» یا «پارهپاره» و همچنین «شاق» به معنای «سخت» یا «دشوار» در زبان فارسی است. اگر شما به دنبال بررسی قواعد نگارشی و دستوری این کلمه هستید، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اگر سوال خاصی درباره استفاده از این کلمه یا موارد مشابه دارید، خوشحال میشوم به شما کمک کنم. | ||
واژه | وشاق | ||
معادل ابجد | 407 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | vo(e)šāq | ||
ترکیب | (اسم) [ترکی] [قدیمی] | ||
مختصات | (وُ) [ تر. ] (اِ.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی وشاق | ||
پخش صوت |
- 1 سپري شونده - 2 رونده - 3 سير اندک کلمه "وشاق" به معنای «دوپاره» یا «پارهپاره» و همچنین «شاق» به معنای «سخت» یا «دشوار» در زبان فارسی است. اگر شما به دنبال بررسی قواعد نگارشی و دستوری این کلمه هستید، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: نوشتار صحیح: کلمه "وشاق" به صورت صحیح باید نوشته شود و از نوشتن آن با خطاهای املایی خودداری شود. جنس و شمار: این کلمه به صورت غیرقابل شمارش است و به لحاظ دستوری میتوان از آن به صورت مفرد استفاده کرد. کاربرد: "وشاق" بیشتر در متون ادبی کاربرد دارد و از آن میتوان در توصیف اوضاع دشوار یا پارهپاره بودن اشیاء استفاده کرد. اگر سوال خاصی درباره استفاده از این کلمه یا موارد مشابه دارید، خوشحال میشوم به شما کمک کنم.
اوشاق ترکي - 1 نوکر زاور
پيشيار - 2 نو باوه - 3 برده زاد
(اسم) -1 غلام بچه : ((بگويند
تا هر روزي از هر وشاق بدان عدد
بخدمت آيند...
- 2 نوکر غلام
((نماند از و شاقان گردن فراز
کسي در قفاي ملک جز اياز.))
(سعدي)
- 3 پسر ساده رو و زيبا. يا وشاق
چمن . گل نو نشانده :
((زين پس و شاقان چمن نو خط شوند غمزه زن
طوق خط و چاه ذقن پر مشک سارا داشته .))
(خاقاني)
- 4 خاصه ء شاه خاصگي . يا وشاق نباتي .
نهال تازه : ((و در آن صميم وي که
کمر سيم بر ميان و شاقان نباتي
بسته بودند .))
والعمود