جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
443
اطلاعات بیشتر واژه
واژه وصله
معادل ابجد 131
تعداد حروف 4
نقش دستوری اسم
مختصات (وَ لِ) [ ع . وصلة ] (اِ.)
آواشناسی vasle
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر وصله
پخش صوت

وصلت (بنگريد به وصله)
‎ - 1 نشانه ي پيوستگي : در کياشناسي
(شيمي) ‎ - 2 زناشويي در فارسي
وصلت و وصله در فارسي اين واژه
در تازي کنش است (مصدر) و چنانچه
در يکي از فرهنگ هاي فارسي
آمده رمن (وصل) نسيت ورمن (وصل يا
وصل) که در بالا آمد نيز (اوصال)
است و (وصل) خود رمن (وصله) است
‎ - 1 پيوستگي زناشويي : در فارسي آنچه
ميان دو چيز را پيوند دهد ‎ - 2 پينه
پينيک (گويش گيلکي) درپه پژکاله
وژنگ همراهان ‎ - 4 توشه
‎ - 5 سر زمين دور
(اسم) ‎ -1 هرچيزکه آنرا بچيزي ديگر
پيوند کنند. ‎ - 2 (مخصوصا) گيسوي
مصنوعي که بدنبال گيسوي طبيعي
پيوند کنند :
((معاشران خ گره اززلف يار باز کنيد خ
شبي خوش است بدين وصله اش دراز کنيدخ))
(حافظ)
‎ -3 وصله اي که برجامه ياکفش دريده و
جز آن دوزند پينه پاره درپي :
((شرمم از خرقه ء آلوده ء خود مي آيد
که بر وصله بصد شعبده پيراسته ام .))
(حافظ)
(رويه اش (رويه ء کفش) وصله اي ز چکمه ء
زال زيره اش تخت چارق بهمن .))
(بهار)
يا وصله ء تن . خويشاوند قوم و خويش .
يا وصله ء ناجور . ‎ -1 پينه اي که از حيث
رنگ وجنس با اصل (پارچه چرم و غيره)
فرق دارد.‎ -2 کسي درميان جمعي که
بهيچوجه با آنها تناسب و تفاهم روحي
و اخلاقي ندارد غير متجانس :
((همدم بيگانگان مباش و بپرهيز
عاقبت از جنس بد زوصله ء ناجور.))
(عارف)
‎ - 4 دوخت ودوز ترميم لباس و جوراب هاي
پاره .
پاره، پينه
patch, patching, vamp, imp, inset, splotch
بقعة، مستنقع، بركة، رقعة قماشية، صفيحة معدنية، جزء مغلق من مساحة، اللصوق التجميلي، قطعة صغيرة من أي شىء، رقع، لصق، رمم أو يصلح، ارتقع، رقع الجرح، سوى، رمم، تصالح، غطى بلصوق تجميلي أو واق، رقعة
yama
correctif
patch
parche
toppa
تکه، قطعه زمین، مشمع روی زخم، مدت، زمان معین، رویه، بچه شریر و شیطان، جنی، مرد جوان، الحاق، ریزش، جریان، لکه، نقطه


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی