جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

vaz'
situation  |

وضع

معنی: ‎ - 1 نهش ‎ - 2 استش ايستا کردن
‎ - 3 کويي کم کردن کاستن کاست
کاهش ‎ - 4 برپا کردن ‎ - 5 خواري
‎ - 6 فروتني ‎ - 7 گستردن ‎ - 8 ساختگي
‎ - 9 نهاده گذارده ‎ - 10 ساختگي
‎ - 11 جاور (حالت) ‎ - 12 ريخت
‎ - 13 زايش زاييدن
‎ - 1 (مصدر) نهادن چيزي را در جايي
قرار دادن . ‎ -2 ايجاد کردن . ‎ -3 کم کردن
کاستن . ‎ -4 خوار کردن ذليل کردن .
‎ -5 (اسم) قرار دهندگي . ‎ -6 کاست
کاهش . ‎ -7 ايجاد : ((اما وضع اين فن
خود نه از بهار آنست تا کسي شعر
گويد...))
‎ - 8 خواري ذلت . ‎ - 9 فروتني .
يا وضع جناح . فروتني . ‎ -10 گستردگي :
وضع بساط . ‎ -11 (اسم) طرز شيوه
وضع پسنديده . ‎ -12 ترتيب نهاد :
اي همه وضع زمان را ز تو قانون و نسق
وي همه کار جهان را ز تو ترغيب و نظام .
(وحشي)
جمع : اوضاع . يا سرو وضع. سرو شکل
هيئت ظاهري . يا به سرو وضع خود رسيدن .
سروشکل وهيئت ظاهري خودرادرست کردن .
يا سرو وضع خود را درست کردن .
هيئت ظاهري خود را درست کردن .
‎ -13 موقع موقعيت وضع اجتماعي
وضع سياسي . ‎ - 14 (اسم) وضع در
اصلاح فقه واصول بدو معني بکار ميرود
يک معني مصدري يعني قرار دادن لفظ
درازا ء معناي بخصوص که آنرا اصطلاحا
نوعي تعهد يا قراردادمي شمارند.
دوم خصوص معنايي که در نظر گرفته ميشود
تا لفظي بازا ء آن قرار دهند پيش از
آنکه عمل وضع انجام گيرد .يا وضع حمل .
زايمان . يا وضع حمل کردن . زاييدن .
... ادامه
360 | 0
مترادف: 1- اسلوب، راه، روش، شيوه، طرز، طريقه، نهج 2- حالت، حال، شكل، موقعيت 3- هيئت 4- گذاشتن، نهادن 5- جنبه، چگونگي، كيفيت، وجه 6- ايجاد، تاسيس، تشكيل، خلقت، قرار، نهاد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی، جمع: اَوْضاع]
مختصات: (مص م .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: vaz'
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 876
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
situation | status , position , disposition , imposition , behavior , posture , footing , stance , deduction , setup , mien , aspect , gesture , lie , deportment , phase , stand , demeanor , bearing , pose , situs , self , action , ordonnance , poise , speed , station , stick , trim , behaviour , the situation
ترکی
durum
فرانسوی
situation
آلمانی
situation
اسپانیایی
situación
ایتالیایی
situazione
عربی
حالة | وضع , موقف , حال , ظرف , مركز , موضع , مقام , عمل , موقع , الموقف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "وضع" در زبان فارسی به معنای حالت، وضعیت یا قرار دادن چیزی است و معمولاً در چند زمینه مختلف به کار می‌رود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی در این زمینه، نکات زیر را در نظر داشته باشید:

  1. معنا و استفاده: "وضع" به معنای وضعیت یا حالت یک چیز است. مثلاً: "وضع اقتصادی کشور رو به بهبود است." همچنین می‌تواند به معنای قرار دادن چیزی نیز استفاده شود، مانند "وضع کردن کتاب روی میز".

  2. قواعد املایی: کلمه "وضع" می‌بایست به همین صورت با 'ض' نوشته شود و اشتباهات املایی نظیر نوشتن آن به صورت "وضع" با 'ذ' نادرست است.

  3. نحو استفاده: "وضع" معمولاً به عنوان اسم استفاده می‌شود. در جمله‌های فارسی می‌تواند به عنوان فاعل، مفعول یا complemento ظاهر شود. مثلاً:

    • فاعل: "وضع موجود نگران‌کننده است."
    • مفعول: "وضع را تغییر دادند."
  4. ترکیب‌ها و عبارات: این کلمه در ترکیب با کلمات دیگر هم به کار می‌رود. مثلاً:

    • "وضعیت" (وضع + یت)
    • "وضع اجتماعی"
    • "وضع موجود"
  5. استفاده در جملات: در نگارش جملات، بهتر است همواره به ساختار جملات توجه داشته باشید تا کلمه "وضع" به درستی در متن جای گیرد و ارتباط معنایی جمله برقرار باشد. مثلاً:
    • "وضع اقتصادی کشور در حال تغییر است."
    • "لازم است که وضع را بهبود ببخشیم."

این نکات به شما کمک می‌کند تا از کلمه "وضع" به درستی و به طور مؤثر استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. وضع اقتصادی کشور در سال‌های اخیر بهبود یافته است و امیدواری‌های جدیدی به وجود آمده است.
  2. باید در نظر داشت که وضع محیط‌زیست نیاز به توجه و مراقبت بیشتری دارد تا از آسیب‌های بیشتر جلوگیری شود.
  3. وضع سلامت عمومی جامعه به دلیل شیوع بیماری‌های واگیردار نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و مدیریت مؤثر است.

واژگان مرتبط: وضعیت، موقعیت، جا، مقام، شان، مکان، موضع، جایگاه، مشرب، خواست، تمایل، سرشت، تحمیل، تکلیف، باج، مالیات، رفتار، سلوک، اخلاق، طرز رفتار، حرکت، پز، چگونگی، مزاج، طرز ایستادن یا قرار گرفتن، جای پا، پایه ستون، طرز ایستادن، ایستایش، کسر، استنتاج، استنباط، قیاس، نتیجهگیری، برپایی، ترتیب، مقدمهچینی، برپا کردن، وضع بدن، قیافه، سیما، منظر، نمود، صورت، ژست، اشاره، دروغ، کذب، افتادن، خلاف، فاز، مرحله، لحاظ، پایه، ایستگاه، توقف، یاتاقان، جهت، بردباری، طاقت، قیافهگیری برای عکسبرداری، ناحیه، محل، نفس، نفس خود، شخصیت، عمل، اقدام، کنش، بازی، حکم، فرمان، سبک معماری، وقار، توازن، ثبات، نگاهداری، وزنه متحرک، سرعت، شتاب، تندی، میزان شتاب، مرکز، چوب، چماق، عصا، چوب دستی، شلاق

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری