جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
377
اطلاعات بیشتر واژه
واژه وظیفه
معادل ابجد 1001
تعداد حروف 5
تلفظ vazife
نقش دستوری اسم
ترکیب (اسم) [عربی: وظیفَة، جمع: وظائف]
مختصات (وَ فِ یا فَ) [ ع . وظیفة ] (اِ.)
آواشناسی vazife
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر وظیفه
پخش صوت

وظيفه در فارسي ‎ - 1 هرگ
هويشکار نام يکي از نوشته هاي
ساساني که برجاي مانده ((خويشکاريه
رتکان)) است که در زبان فارسي نوين
آن را ((وظايف نوباوگان)) گويند
فريچ (فرهنگ پهلوي برخي فريضه
را برگرفته از آن دانند)
راستاد جامگي گيره (جيره)
روزينه ‎ -3 پيمان سامه (شرط)
‎ - 4 کار ‎ - 5 پايگاه پايه ‎ - 6 پيشه
(اسم) ‎ -1 آنچه که اجراي آن شرعا
ياعرفا درعهده ء کسي باشد تکليف :
((... وظيفه ء هوا خوهي و خدمتکاري
بجا آورد.))
‎ - 2 وجه گذران وجه معاش .
‎ -3 مبلغي ياجنسي که براي امرار معاش
بکسي (کارمند دولت و غيره) دهند
مقرري مستمري :
((و رسيد مژده که آمد بهار و سبزه دميد
وظيفه گر برسد مصرفش گل است و نبيد.))
(حافظ)
‎ - 4 شغل کار . ‎ - 5 تکليف ديني .
‎ -6 (صفويه) اعانه و تصدف بود که در
ترتيب اداري هند بصورت تقدير پرداخت ميشد
جمع : وظايف (وظائف). يا بر حسب وظيفه .
بنا بوظيفه از روي وظيفه
حسب الوصيه .
1- تكليف، فريضه 2- خدمت، رسالت، ماموريت، مسوليت 3- شغل، عمل، كار 4- نقش 5- ادرار، حقوق، رستاد، شهريه، گذران، ماهيانه، مستمري، معاش، مقرري، مواجب
duty, task, function, obligation, role, work, assignment, office, incumbency, service, taskwork
واجب، مهمة، خدمة، فريضة، مسئولية، خدمة عسكرية، الشغل المؤدى
görev
devoir
pflicht
deber
dovere
خدمت، تکلیف، کار، عهده، ماموریت، امر مهم، تمرین، تابع، عمل، کارکرد، کار ویژه، تعهد، التزام، ذمه، نقش، رل، شغل، ساخت، عملیات، زحمت، واگذاری، گمارش، حواله، انتقال قانونی، دفتر، اداره، مقام، دفتر کار، وجوب، تصدی، عهده داری، لزوم، سرویس، لوازم، استخدام، خرحمالی، کارناخوشایند، خرکاری، کار معلوم، کاری که بعنوان وظیفه انجام میشود

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "وظیفه" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نویسه‌گذاری: کلمه "وظیفه" با واو و زبانی فارسی نوشته می‌شود و در هیچ موردی باید با غلط املایی مانند "و ظیفه" یا "وظیف" اشتباه گرفته نشود.

  2. معنی: "وظیفه" به معنای مسئولیت یا کاری است که بر عهده فردی گذاشته می‌شود. این کلمه در متون مختلف می‌تواند به معانی متفاوتی به کار رود، از جمله وظیفه‌های اجتماعی، کارهای اداری و غیره.

  3. مفرد و جمع: "وظیفه" در حالت مفرد به کار می‌رود و برای جمع آن می‌توانید از "وظایف" استفاده کنید.

  4. کاربرد در جملات: در جملات باید دقت کنید که کلمه "وظیفه" به درستی در نقشی که دارد قرار گیرد. به عنوان مثال:

    • "وظیفه‌ی هر فرد احترام به حقوق دیگران است."
    • "او وظیفه‌اش را به خوبی انجام داد."
  5. نکات دستوری:

    • "وظیفه" معمولاً به عنوان اسم، همراه با فعل یا صفت می‌آید.
    • برای تأکید یا توضیح بیشتر می‌توان آن را با قیدها و عبارات توصیفی همراه کرد.
  6. فعل‌های متناسب: می‌توان از افعالی چون "انجام دادن"، "پذیرفتن" و "درک کردن" در جمله‌هایی که شامل "وظیفه" هستند، استفاده کرد.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "وظیفه" به درستی و به صورت مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی