جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: در تازي نيامده نويدنش پشت پتيست نويد نويذ (در لغت فرس برابر با آگهي دادن و خرام آمده است) فردوسي آن را برابر با ((وعد)) به کار برده به ديدار تو داده ايمش نويد زما بازگشت است دل پراميد گرگاني نيز آن را با همين مانک به کار برده فراق دوست سر تا سر اميد است ز روز خرمي دل را نويد است ديسيات دسياد (اسم) -1 نويده مژده . -2 يا وعده و و عيد وعد و عيد. -2 عهد پيمان : ((سخن وي حق وعده ء وي راست .)) -3 قول قرار : گفته بودي که شوم مست و دو بوست بدهم وعده ه زحد بشد و مانه دوديديم و نه يک . (حافظ) - 4 دفعه مرتبه بار : ((عبدل گويا روزي سي شاهي مزد ميگيرد.)) توضيح وعده بر وزن حمله در اصل ((وعد)) بر وزن حمل است ولي آنرا شعرا نيز دراشعار خود بکار برده اند ناصر خسرو گويد : مر مرا شکر چسان وعده کني گرت سنگ است اي پسر در آستين . (نداب) يا راست کردن وعده . بقول و قرار خود کاملا عمل کردن : ((صدق در سنت راست گفت و راست کردن وعده باشد .) 1- بشارت، مژده، نويد
2- بشارت، مژده، نويد
3- پيمان، عهد، قرار، قول، ميثاق
4- دعوت، ميعاد
5- موعد، مهلت
6- بار، دفعه، مرتبه وعيد promise, behest وعد، تعهد، عهد، اتفاق، بشير النجاح، مبشر بخير، عقد، بشر، مبشر، أعد حضر، بشر بنجاح، طمأن، أوعد، وفى بوعده، أوعد بالزواج، صمم، عزم على، تواعد، تعاهد على، دل، واعد، يعد söz promesse versprechen promesa promettere قول، نوید، عهد، پیمان، میثاق، دستور، امر
وعد|تعهد , عهد , اتفاق , بشير النجاح , مبشر بخير , عقد , بشر , مبشر , أعد حضر , بشر بنجاح , طمأن , أوعد , وفى بوعده , أوعد بالزواج , صمم , عزم على , تواعد , تعاهد على , دل , واعد , يعد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "وعده" در زبان فارسی به معنای قول یا تعهدی است که فردی به دیگری میدهد. برای استفاده صحیح و نگارشی از این کلمه، توجه به نکات زیر میتواند مفید باشد:
نوشتار صحیح: کلمه "وعده" با حرف "ع" نوشته میشود و این مورد باید در نوشتار رعایت شود.
موارد استفاده: "وعده" میتواند به صورتهای مختلفی در جملات به کار برود:
"به او وعده دادهام که فردا بیایم."
"وعدههای او همیشه عملی نشدهاند."
تطابق با فعل: زمانی که "وعده" در جمله به کار میرود، فعل باید با آن تطابق داشته باشد. مثلاً:
"من وعده میدهم که کار را انجام دهم." (در اینجا فعل "میدهم" بیانگر تعهد است.)
"او وعده را نقض کرد." (فعل "نقض کرد" نشاندهنده عدم انجام وعده است.)
استفاده در ترکیبات: "وعده" میتواند با دیگر واژهها ترکیب شده و معانی جدیدی ایجاد کند. مانند:
"وعده ملاقات"
"وعده غذایی"
علامتگذاری: زمانی که در جملات مستقیم از کلمه "وعده" استفاده میکنید، باید به علامتگذاری توجه کنید. مثلاً:
"او گفت: «من به تو وعده میدهم که کار را انجام دهم.»"
اجتناب از تکرار: در نوشتارهای رسمی و ادبی، بهتر است از تکرار مکرر کلمه "وعده" خودداری کنید و از مترادفها یا عبارات مشابه استفاده کنید.
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "وعده" به درستی و بهطور مؤثر استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او به من وعده داد که در روز تولدم حتماً به مهمانی خواهد آمد.
وعدهای که از طرف مدیر شرکت داده شد، به کارکنان انگیزه بیشتری بخشید.
هرگز نباید وعدههایی را که نمیتوانیم به آنها عمل کنیم، بدهیم.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر