ولادت
licenseمعنی کلمه ولادت
معنی واژه ولادت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | تولد، زايش، زاييدن، مولود، ميلاد، ولاد | ||
متضاد | مرگ | ||
انگلیسی | nativity, birth | ||
عربی | ميلاد السيد المسيح، ولادة، المهد | ||
ترکی | doğum | ||
فرانسوی | naissance | ||
آلمانی | geburt | ||
اسپانیایی | nacimiento | ||
ایتالیایی | nascita | ||
مرتبط | تولد عیسی، پیدایش | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ولادت" به معنی تولد و بهویژه در زمینههای مذهبی و فرهنگی استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، چند نکته قواعدی و نگارشی وجود دارد:
در کل، رعایت این نکات helps تا به درستی و به زیبایی از کلمه "ولادت" در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | ولادت | ||
معادل ابجد | 441 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | velādat | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: ولادة] | ||
مختصات | (وِ دَ) [ ع . ولادة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | velAdat | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ولادت | ||
پخش صوت |
-1 (مصدر) زاييدن (زن). -2 (اسم) کلمه "ولادت" به معنی تولد و بهویژه در زمینههای مذهبی و فرهنگی استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، چند نکته قواعدی و نگارشی وجود دارد: نکته معنایی: "ولادت" بیشتر در موارد مذهبی مانند ولادت پیامبران و امامان (مثلاً ولادت حضرت محمد (ص) یا ولادت امام علی (ع)) کاربرد دارد. در استفاده از این کلمه باید به ظاهر معنایی و بافت استفاده دقت کنید. نکته نگارشی: کلمه "ولادت" یک اسم مؤنث است و باید با فعلها و صفات مؤنث هماهنگ شود. مثلاً: "ولادت امام علی (ع) مبارک بود." جملات و ساختارها: در استفاده از "ولادت"، معمولاً به شکلهای خاصی مورد استفاده قرار میگیرد. به عنوان مثال: "ولادت این بزرگوار را تبریک میگوییم" یا "سالروز ولادت او را گرامی میداریم." استفاده از نشانهها: در جملاتی که "ولادت" در آنها به کار میرود، از ویرگولها و نقطهگذاری صحیح استفاده کنید تا مفهوم به وضوح منتقل شود. در کل، رعایت این نکات helps تا به درستی و به زیبایی از کلمه "ولادت" در نوشتههای خود استفاده کنید.
زايش . -3 (اسم) هنگام تولد زمان
زاييده شدن . يا وقت ولادت . -1 هنگام
زاييدن :
((زنان بادار خ اي مرد هشيارخ
اگر وقت ولادت مار زايند))
((ازان بهتر بنزديک خردمند
که فرزندان ناهموار زايند.))
(گلستان)
تولد، زايش، زاييدن، مولود، ميلاد، ولاد
مرگ
nativity, birth
ميلاد السيد المسيح، ولادة، المهد
doğum
naissance
geburt
nacimiento
nascita
تولد عیسی، پیدایش