آزاری
licenseمعنی کلمه آزاری
معنی واژه آزاری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | hurt, harassment, persecution, nuisance, vexation, trouble, disservice, annoyance, excruciation, hindrance, torment, trade, train, abuse | ||
عربی | جرح، ضرر، إساءة، ضربة، طعنة، آذى، ألم، ضر، ساء، أضعف، عاق، سبب ألما جسديا، مجروح | ||
مرتبط | صدمه، زیان، ضرر، ازار، اسیب، اذیت، تعرض، ستوه، بستوه اوری، شکنجه، زجر، مایه رنجش، ناگواری، مایه تصدیع خاطر، سر خر، رنجش، تغیر، ازردگی، حالت تحریک، زحمت، سختی، مزاحمت، قید، خارش، بدی، بدخدمتی، دلخوری، سوزش، عذاب، مانع، بازماندگی، سبب تاخیر، پاگیری، غرامت، تجارت، بازرگانی، داد و ستد، پیشه، مبادله کالا، سوداگری، قطار، سلسله، رشته، دنباله، تله، دم | ||
واژه | آزاری | ||
معادل ابجد | 219 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آزاری | ||
پخش صوت |
آزارنده ،زننده
hurt, harassment, persecution, nuisance, vexation, trouble, disservice, annoyance, excruciation, hindrance, torment, trade, train, abuse
جرح، ضرر، إساءة، ضربة، طعنة، آذى، ألم، ضر، ساء، أضعف، عاق، سبب ألما جسديا، مجروح
صدمه، زیان، ضرر، ازار، اسیب، اذیت، تعرض، ستوه، بستوه اوری، شکنجه، زجر، مایه رنجش، ناگواری، مایه تصدیع خاطر، سر خر، رنجش، تغیر، ازردگی، حالت تحریک، زحمت، سختی، مزاحمت، قید، خارش، بدی، بدخدمتی، دلخوری، سوزش، عذاب، مانع، بازماندگی، سبب تاخیر، پاگیری، غرامت، تجارت، بازرگانی، داد و ستد، پیشه، مبادله کالا، سوداگری، قطار، سلسله، رشته، دنباله، تله، دم