جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

hār
rabid  |

هار

معنی: سگ گزنده و گيرنده ، چوبدستي و عصا
1169 | 0
مترادف: 1- دمان، ديوانه، غضبناك، متغير 2- سرمست، مغرور 3- گزنده، پاچه گير 4- گردن بند، مرواريد 5- گردن 6- گوشت فاسد 7- سرگين، فضولات
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت)
مختصات: (ص .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: hAr
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 206
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
rabid | har
ترکی
çok öfkeli
فرانسوی
furieux
آلمانی
wütend
اسپانیایی
furioso
ایتالیایی
furioso
عربی
مصاب بداء الكلب | مسعور , عنيف , ضار
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «هار» در زبان فارسی به معنای «هرج و مرج» و «آشفتگی» است و به طور خاص در بعضی از متون ادبی و یا شعرها به کار می‌رود. اما در جامعهٔ ادبیات فارسی، این کلمه معمولاً در لحن‌های رسمی کمتر استفاده می‌شود.

اگر منظورتان از «هار»، قواعد نگارشی و نحوهٔ استفاده از آن در جمله‌ها یا متون است، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. نحوهٔ نوشتن: کلمه «هار» باید به درستی و با استفاده از حروف فارسی نوشته شود و حتماً باید در جای خود به کار رود.

  2. استفاده در جملات: باید دقت شود که کلمه «هار» در جملات به درستی و با معنی مناسب استفاده شود. به عنوان مثال: «در این روزهای پر از هار و آشفتگی، آرامش کمیاب است.»

  3. نکات نگارشی: در نگارش‌های رسمی، سعی کنید از کلمات و عبارات متداول‌تر استفاده کنید، مگر اینکه بخواهید به شکل خاصی از زبان ادبی بهره ببرید.

  4. پیشنهادات دیگر: در مواقعی که می‌خواهید معنای مشابهی را بیان کنید، می‌توانید از کلمات دیگری مانند «آشفتگی»، «هرج و مرج» و یا «بی‌نظمی» استفاده کنید.

اگر پرسش خاصی دربارهٔ کاربرد یا معنای این کلمه دارید، لطفاً بیشتر توضیح دهید تا بهتر بتوانم کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در فصل تابستان، هوا به‌قدری گرم است که می‌توان گفت شرایط هار است.
  2. وقتی که بچه‌ها به پارک می‌روند، انرژی آن‌ها هار و شادی‌آور است.
  3. در مسابقه، تیم ما با یک استراتژی هار و تهاجمی به پیروزی رسید.

واژگان مرتبط: متعصب، خشمگین، بد اخلاق، وابسته به هاری

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری