هجو
licenseمعنی کلمه هجو
معنی واژه هجو
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- سخريه، مسخره، هجا، هجويه، هزل 2- بيهوده، پوچ، مبتذل، مزخرف، مهمل 3- نامربوط | ||
انگلیسی | lampoon, libel, hydro | ||
عربی | سخرية، هجاء، هجا، سخر، lampoon | ||
ترکی | hiciv | ||
فرانسوی | satire | ||
آلمانی | satire | ||
اسپانیایی | sátira | ||
ایتالیایی | satira | ||
مرتبط | کنایه، افترا، تهمت، توهین | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "هجو" در زبان فارسی به معنای مسخرهکردن یا طعنه زدن به کسی یا چیزی است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات میتوان به درستی از کلمه "هجو" در متون فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | هجو | ||
معادل ابجد | 14 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | hajv | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (هَ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | hajv | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی هجو | ||
پخش صوت |
شمردن معايب کسي، هجا، بد گفتن کلمه "هجو" در زبان فارسی به معنای مسخرهکردن یا طعنه زدن به کسی یا چیزی است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میشود: نحوه نگارش: کلمه "هجو" به صورت صحیح با یک "ه" آغاز و با "جو" ادامه مییابد. نوع و حالت کلمه: "هجو" یک اسم است و به عمل مسخره کردن اشاره دارد. جمعبندی: برای جمع بستن این کلمه میتوان از "هجوه" استفاده کرد. ترکیبها: "هجویه" به معنای شعری که در آن هجو میشود، به کار میرود. همچنین میتوان از ترکیبات دیگر استفاده کرد، مانند "هجو کردن". با رعایت این نکات میتوان به درستی از کلمه "هجو" در متون فارسی استفاده کرد.
1- سخريه، مسخره، هجا، هجويه، هزل
2- بيهوده، پوچ، مبتذل، مزخرف، مهمل
3- نامربوط
lampoon, libel, hydro
سخرية، هجاء، هجا، سخر، lampoon
hiciv
satire
satire
sátira
satira
کنایه، افترا، تهمت، توهین