هیولی

معنی کلمه هیولی

معنی واژه هیولی

معنیيوناني تازي گشته سازا ماتگدان
(ماده اصلي) مايه
(اسم) ماده ء اوليه ء عالم را که همواره
متصور بصور ومتقلب باحوال واشکال و
هيات مختلف است هيولي گويند وآن واحد
وبسيط است . ابن رشد گويد : هيولي
عبارت از تنها امري است که علت کون و
فساداست و هر چه موجودي که عارض ازآن
طبيعت (هيولي) باشد غيرکائن و غير
فاسد است .
ناصرخسرو در ترتيب تکوين عالم و موجودات
گويد : سپس از نفس هيولي موجود شد
بامور باريتعالي بواسطه ء نفس و عقل
ومرهيولي رامرتبه ء چهارم آمدبدآنچه
مر عقل را مرتبي دويي بودو نفس را بامرتبت
سه يي لاجرم هيولي بچهار نوع اندر است
يکي هيولاي صناعي و ديگر هيولاي طباعي
وسه ديگر هيولاي کلي و چهارم هيولاي اول
اعني بي صورت . آنگاه پس ازهيولي
طبيعت موجود شد اندر مرتبت پنجمي وازآنست
که طبايع پنج است چهار از اين بسائط
آب است وپنج فلک آنگاه جسم .سپس
ازاتحاد طبايع بهيولي اندر مرتبيت ششمي
است ازبهر آنکه مرجسم را شش جانب
است از زبر زير راست چپ
پيش وپس آنگاه صورت افلاک اندر
مرتبت هفتمي است ازآنست که افلاک
هفت است . يا هيولي افلاک . حکما در
موردهيولاي افلاک گويئند : نوع هيولاي
افلاک غير از هيولاي عالم عناصر وکون و
فساد است و از همين جهت است که افلاک
در معرض کون و فساد و حرق والتيام
نمي باشند.
يا هيولي اولي . بالجمله مراد از
هيولاي اولي همان خميره ء اجسام وامري است
که محل توارد و تعاقب صور است و محل
استحالات وانقلابات است چنانکه خاک
تبديل نبات شود ونطقه انسان وحيوان
شودومسلم است که نطفه درطي مراحل کمال
وادوار و اکوار و اکوان خود در مرتبت
بعد ازمرتبت اول بطورکلي باطل نميشود
و بالاخره چنين نيست که نطفه راسا
باطل شده و انسان بوجود آيد و اگر
چنين باشد نتوان گفت که انسان يا حيوان
ازنطفه است پس معلوم ميشود که درتمام
مراحل وصورچيزي باقي است که وحدت شخصيه
ونوعيه به آن محفوظ است وهمان هيولاي
اولي است که خودبي رنگ و نام است .
انگلیسیmonster
عربیمسخ، حيوان مخيف، الهولة حيوان غريب الشكل، شىء ضخم بالنسبة لحجمه، وحش