انفرادی
licenseمعنی کلمه انفرادی
معنی واژه انفرادی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | تكي، تنهايي، فرادا، فردي | ||
متضاد | جمعي | ||
انگلیسی | single, sporadic, singularity, individual | ||
عربی | أعزب، أحادي، مفرد، فردي، منفرد، فرد، فريد، فذ، عزوبي، وحيد، اختار، ميز، بطاقة لإتجاه واحد | ||
ترکی | solo | ||
فرانسوی | solo | ||
آلمانی | solo | ||
اسپانیایی | solo | ||
ایتالیایی | assolo | ||
مرتبط | مجرد، تنها، تک، واحد، منفرد، پراکنده، تک و توک، متناوب، تک تک، یکتایی، منحصر بفردی، تکینی، شگفتی، غرابت | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "انفرادی" به معنای "فردی" یا "تنهایی" است و در فارسی به طور معمول به کار میرود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات میتوانید به درستی و با دقت از کلمه "انفرادی" استفاده کنید. | ||
واژه | انفرادی | ||
معادل ابجد | 346 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نقش دستوری | صفت | ||
آواشناسی | 'enferAdi | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی انفرادی | ||
پخش صوت |
تکي اوازيک کلمه "انفرادی" به معنای "فردی" یا "تنهایی" است و در فارسی به طور معمول به کار میرود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: جنس: کلمه "انفرادی" یک صفت است و به طور کلی به اسمهای مذکر و مؤنث قابل اطلاق است. به عنوان مثال: "تمرین انفرادی" یا "زندانی انفرادی". نحوه نوشتار: این کلمه باید به صورت صحیح و دقیق نوشته شود. املای درست آن "انفرادی" است و از نوشتن آن به صورتهای نادرست خودداری کنید. تاکید بر مفهوم: این کلمه بیشتر در زمینههایی چون ورزش، روانشناسی، یا شرایط اجتماعی و حقوقی به کار میرود. به همین دلیل هنگام استفاده از آن، به متن و زمینهای که در آن کلمه مورد استفاده قرار میگیرد، توجه کنید. ترکیب کلمات: "انفرادی" میتواند با سایر کلمات ترکیب شود. به عنوان مثال: با رعایت این نکات میتوانید به درستی و با دقت از کلمه "انفرادی" استفاده کنید.
(صفت) منسوب به انفراد فردي
مقابل جمعي : زندگي انفرادي .
تكي، تنهايي، فرادا، فردي
جمعي
single, sporadic, singularity, individual
أعزب، أحادي، مفرد، فردي، منفرد، فرد، فريد، فذ، عزوبي، وحيد، اختار، ميز، بطاقة لإتجاه واحد
solo
solo
solo
solo
assolo
مجرد، تنها، تک، واحد، منفرد، پراکنده، تک و توک، متناوب، تک تک، یکتایی، منحصر بفردی، تکینی، شگفتی، غرابت