انقباض
licenseمعنی کلمه انقباض
معنی واژه انقباض
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- فشردگي، گرفتگي 2- دلگرفتگي، دلگيري | ||
| متضاد | انبساط | ||
| انگلیسی | contraction, shrinkage, constriction, retraction, traction, torsion, pluck, contrasting | ||
| عربی | انقباض، تقليص، ترخيم، قبض، إنكماش اقتصادي، لفظة مرخمة، التقلص | ||
| ترکی | büzülme | ||
| فرانسوی | rétrécissement | ||
| آلمانی | schwindung | ||
| اسپانیایی | contracción | ||
| ایتالیایی | restringimento | ||
| مرتبط | اختصار، ادغام، همکشیدن، ترنجیدن، چروک، چروک خوردگی، اب رفتگی، تنگی، تنگ شدگی، قبض مزاج، استرداد، استغفار، تو کشیدن، کشش، پیچ خوردگی، پیچش، شهامت، دل و جرات، شجاعت، تصمیم | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "انقباض" در زبان فارسی به معنای کاهش حجم یا جمع شدن است. این واژه معمولاً در زمینه‌های مختلفی مانند فیزیک، پزشکی، و حتی اجتماعی به کار می‌رود. برای نگارش صحیح این واژه و استفاده درست از آن، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "انقباض" به درستی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
| واژه | انقباض | ||
| معادل ابجد | 954 | ||
| تعداد حروف | 6 | ||
| تلفظ | 'enqebāz | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
| مختصات | (اِ قِ) [ ع . ] (مص ل .) | ||
| آواشناسی | 'enqebAz | ||
| الگوی تکیه | WWS | ||
| شمارگان هجا | 3 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی انقباض | ||
| پخش صوت | |||
گرفته گرديدن، فراهم آمدن، کشيده شدن، گرفتگي کلمه "انقباض" در زبان فارسی به معنای کاهش حجم یا جمع شدن است. این واژه معمولاً در زمینه‌های مختلفی مانند فیزیک، پزشکی، و حتی اجتماعی به کار می‌رود. برای نگارش صحیح این واژه و استفاده درست از آن، نکات زیر را در نظر داشته باشید: املا: واژه "انقباض" باید به این شکل نوشته شود و از هرگونه اشتباه املایی خودداری کنید. جایگاه در جمله: "انقباض" می‌تواند به عنوان اسم در جمله استفاده شود. به عنوان مثال: "انقباض عضلات در هنگام ورزش طبیعی است." ترکیب‌های معنایی: این واژه معمولاً با دیگر کلمات ترکیب می‌شود. به عنوان مثال: "انقباض عروق" یا "انقباض عضلانی". قواعد دستور زبان: هنگام استفاده از "انقباض" در جمله، توجه داشته باشید که باید با سایر اجزای جمله هماهنگی داشته باشد. به عنوان مثال، اگر بخواهید فاعل و فعل را در جمله مشخص کنید، میتوانید بگویید: "انقباض عضلات باعث کاهش توانایی حرکت می‌شود." با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "انقباض" به درستی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
1- فشردگي، گرفتگي
2- دلگرفتگي، دلگيري
انبساط
contraction, shrinkage, constriction, retraction, traction, torsion, pluck, contrasting
انقباض، تقليص، ترخيم، قبض، إنكماش اقتصادي، لفظة مرخمة، التقلص
büzülme
rétrécissement
schwindung
contracción
restringimento
اختصار، ادغام، همکشیدن، ترنجیدن، چروک، چروک خوردگی، اب رفتگی، تنگی، تنگ شدگی، قبض مزاج، استرداد، استغفار، تو کشیدن، کشش، پیچ خوردگی، پیچش، شهامت، دل و جرات، شجاعت، تصمیم
