license
98
1667
100
معنی کلمه انگشت معنی واژه انگشت اطلاعات بیشتر واژه
مترادف
1- اصبع، كليك
2- انقوزه، صمغ
انگلیسی
finger, digit, dactyl
عربی
إصبع، الإصبع، مؤشر، لمس، أشر بالأصبع، مس، أشار بالاصبع، عزف مستعينا بأصابعه، اصبع اليد
ترکی
parmak
فرانسوی
doigt
آلمانی
finger
اسپانیایی
dedo
ایتالیایی
dito
مرتبط
رقم، عدد، پیکر
تشریح نگارشی
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "انگشت" در زبان فارسی دارای قواعد و نکات نگارشی خاصی است که میتوان به آنها اشاره کرد:
ساختار کلمه : "انگشت" یک اسم است و به اعضای دست یا پا اشاره دارد. در فارسی، این کلمه به صورت مفرد و جمع (انگشتها) به کار میرود.
صرف و نحوه استفاده :
مفرد: انگشت
جمع: انگشتها
نقش جمله : "انگشت" میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا دیگر نقشهای نحوی در جمله به کار رود. مثلاً:
انگشت او در درد بود. (فاعل)
او انگشتش را زخم کرده بود. (مفعول)
وصف و قید : میتوان برای توصیف انگشت، از صفات استفاده کرد:
انگشت بزرگ، انگشت کوچک، انگشت زینتی
او با انگشت شستش چیزی را اشاره کرد.
نکات نگارشی :
نوشتن "انگشت" به صورت پیوسته و بدون هیچگونه خطای املایی.
در نوشتار رسمی و غیررسمی، از "انگشت" به درستی در جملات استفاده کنید و به ساختارهای درست توجه کنید.
مثالها :
انگشتانش را در کیسه کرد.
او با انگشتش بر صفحهٔ کتاب اشاره کرد.
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "انگشت" در نوشتهها و جملات فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "انگشت" در جملات آوردهام:
او با انگشتش اشاره کرد که کجا برویم.
بچهها با انگشتانشان روی شنهای ساحل نقاشی میکشیدند.
در هنگام کار با چاقو، باید مراقب انگشتانت باشی تا آسیب نبینی.
معلم از دانشآموزان خواست تا با انگشتشان جواب درست را نشان دهند.
او با انگشتش روی صفحهنمایش ضربه زد تا تصویر را بزرگ کند.
اگر سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
واژه
انگشت
معادل ابجد
771
تعداد حروف
5
تلفظ
'angešt
نقش دستوری
اسم
ترکیب
(اسم) [قدیمی]
مختصات
(اَ گِ) (اِ.)
آواشناسی
'angoSt
الگوی تکیه
WS
شمارگان هجا
2
منبع
فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر
معنی انگشت پخش صوت
فرهنگ فارسی هوشیار معنی هر يک از اجزاي متحرک پنجگانه دست و پاي انسانمترادف 1- اصبع، كليك
2- انقوزه، صمغانگلیسی finger, digit, dactylعربی إصبع، الإصبع، مؤشر، لمس، أشر بالأصبع، مس، أشار بالاصبع، عزف مستعينا بأصابعه، اصبع اليدترکی parmakفرانسوی doigtآلمانی fingerاسپانیایی dedoایتالیایی ditoمرتبط رقم، عدد، پیکرتشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "انگشت" در زبان فارسی دارای قواعد و نکات نگارشی خاصی است که میتوان به آنها اشاره کرد:
ساختار کلمه : "انگشت" یک اسم است و به اعضای دست یا پا اشاره دارد. در فارسی، این کلمه به صورت مفرد و جمع (انگشتها) به کار میرود.
صرف و نحوه استفاده :
مفرد: انگشت
جمع: انگشتها
نقش جمله : "انگشت" میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا دیگر نقشهای نحوی در جمله به کار رود. مثلاً:
انگشت او در درد بود. (فاعل)
او انگشتش را زخم کرده بود. (مفعول)
وصف و قید : میتوان برای توصیف انگشت، از صفات استفاده کرد:
انگشت بزرگ، انگشت کوچک، انگشت زینتی
او با انگشت شستش چیزی را اشاره کرد.
نکات نگارشی :
نوشتن "انگشت" به صورت پیوسته و بدون هیچگونه خطای املایی.
در نوشتار رسمی و غیررسمی، از "انگشت" به درستی در جملات استفاده کنید و به ساختارهای درست توجه کنید.
مثالها :
انگشتانش را در کیسه کرد.
او با انگشتش بر صفحهٔ کتاب اشاره کرد.
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "انگشت" در نوشتهها و جملات فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "انگشت" در جملات آوردهام:
او با انگشتش اشاره کرد که کجا برویم.
بچهها با انگشتانشان روی شنهای ساحل نقاشی میکشیدند.
در هنگام کار با چاقو، باید مراقب انگشتانت باشی تا آسیب نبینی.
معلم از دانشآموزان خواست تا با انگشتشان جواب درست را نشان دهند.
او با انگشتش روی صفحهنمایش ضربه زد تا تصویر را بزرگ کند.
اگر سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
جعبه لام تا کام وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
تبلیغات توضیحی
عرشیان از کجا شروع کنم ؟ تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر
تبلیغات تصویری